دموکراسی حرف نیست یک فرهنگ است باید آنرا شناخت پذیرفت وبه آن عمل کرد. آنان که با کلماتی درشت و پر طنین از دموکراسی سخن میگویند ولی در جزئی ترین کارها دمادم دموکراسی را زیر پا میگذارند دروغ میگویند

۱۳۹۴ آذر ۵, پنجشنبه

حرفهای درست و دوربینی ستایش انگیز رئیس جمهور مقاومت !. . اسماعیل وفا یغمائی



رئیس جمهور مقاومت! در روزهای اخیر مثل روزهای قبل و حتما روزهای آینده،فعالیتهای بسیار در مورد مسائل مختلف داشته است و با فراست و هوشیاری کامل یک رئیس جمهور مقاومت همه چیزها را در نظر داشته و در رابطه با مسائل مختلف موضعگیری کرده است.

رئیس جمهور مقاومت! در باره خشونت علیه زنان در بنیاد گرائی،فراخواندن تمام مسلمانان جهان علیه تروریسم،منافع مسلمانان دموکرات،بردن پرونده رژیم به شورای امنیت،فراخواندن مسلمانان جهان به محکوم کردن جنایات پاریس.تسلیت به مردم فرانسه،درود به هموطنان آذری و خیلی چیزهای دیگر صحبت کرده است و تمام اتفاقات را زیر نظر داشته و در مورد آنها نظر داده است و رهنمودهای عالی ارائه فرموده است .

رئیس جمهور مقاومت با لباس و هیئتی بسیار بسیارغبطه بر انگیز و با آرامش کامل و لبخندی که نشان میدهد روحیه ای محکم و پولادین دارد و از جنایات خامنه ای پلید علیه ساکنان لیبرتی نه تنها روحیه اش را از دست نداده بلکه  به حول و قوه الهی! ومنش انقلابی!استوارتر شده است و حتی اگر آخوندهای شریر و جنایتکار ده بار دیگر هم دست به این اعمال بزنند و در زیر رگبار موشک ساکنان لیبرتی را تکه پاره کنند او نه روحیه و نه لبخند شادابش را از دست نخواهد داد و همواره خود را مثل همیشه!در کنار جگر گوشه هایش در لیبرتی احساس خواهد کرد و پیامهای پولادین در ایستادگی خواهد داد البته حرفهای  درست و حسابی زده است.
ریتم سخنرانیهای رئیس جمهور مقاومت مثل همیشه البته یکنواخت و تکراری ولی حرفهای رئیس جمهور مقاومت درست و حسابی است و هرکس هم که در این مورد شک دارد مورد این شک قرار میگیرد که یااطلاعاتی است و با رژیم آخوندهای جنایتکار بده و بستانی دارد یا دچار فساد اخلاق است و پرونده اش باید رو شودیا ماماچه است یا شاعر مزبله نشین، کارد تیز کن اطلاعات ،و یا حد اقل اگر پدر بزرگش بعنوان مترجم! از پیروان قوم لوط نبوده ! بدون شک   پالان مادر بزرگش مقداری کج بوده و سر و گوشش  می جنبیده است  ودور از چشم پدر بزرگ اهل خیرات و مبرات  و راه انداختن کار نیازمندان و محتاجان و رقص رهائی بوده است که پرونده اش با پالان مربوطه بعنوان سند موجود است ودر صورت لزوم توسط  مقاومت افشا خواهد شد.

بنده امیدوارم تمام مسلمانان جهان، و هموطنان آذری وحتی غیر آذری و همه کسانی که در چار سوی جهان مورد نظر رئیس جمهور مقاومت هستند البته صدایش را بشنوند و به رهنمودهای عالی و کم نظیر و درخشان و داهیانه رئیس جمهور مقاومت توجه کافی بکنند ، ولی میخواهم تاکید کنم در کنار اینها ،و هیاهوی مسلمانان جهان و رهنمودها و توضیحات و سایر چیزها کمپ لیبرتی فراموش نشود.
من امیدوارم رئیس جمهور مقاومت! یک فراخوان جهانی (در کنار این همه فراخوان و در فشانی در مورد حقوق بین الملل ورهنمود و تاکید برای مسلمانان جهان و نگرانی برای آذریها وفراخوان مقاومت ایران به پذیرش پناهجویانی که از جهنم رژیم آخوندی گریخته اند سایر چیزها....) برای لیبرتی در دستور کار قرار گیرد و انسانهای کند ذهن و خرفت وعقب افتاده ای مثل من هم بالاخره بفهمند بانوی والامقام  و جدا بی نظیرحواسش به قضیه لیبرتی هم هست و در کنار فراخوان برای نجات زندانیان سیاسی ملاها، فراخوانی هم برای نجات اسیران لیبرتی داده است. 

من تردید ندارم اگراز طرف البته رئیس جمهور مقاومت چنین فراخوانی داده شود
 من مطمئن میشوم رئیس جمهور مقاومت فقط دور دستها ، کل مسلمانان عالم،آذریها، زندانیان زندانهای ملایان جلاد، مردم فرانسه، شورای امنیت، و ..... را نمی بیند  و مطلقا نمی خواهد با این چیزها ماجرای لیبرتی فراموش شود بلکه رئیس جمهور مقاومت درست در مقابل و چند متری تریبون و زیر دماغ مبارکش رنج و درد و قتل و کشتار ساکنان لیبرتی را هم میبیند و به آنها توجه میکند و فراخوان میدهد در اینصورت من اطمینان دارم روی فیلم سخنرانی ایشان با نام(  طرح ما براي آينده، يك ايران بدون اعدام است- «روز جهاني عليه اعدام»كنفرانس در پاريس)بعنوان تنها مقاومت کل ملت هشتاد میلیونی ایران پس از یکماه مثلابجای صد و بیست و شش کلیک  روی سمبل مطلق! تنها مقاومت مطلق! مملکت هشتاد میلیونی ایران، میلیونها کلیک میشد و ما خیالمان راحت میشد که این تنها مقاومت مورد قبول خیلیهاست.
برای رئیس جمهور بی نظیر و پر کار وتلاش مقاومت ایران! آرزوی موفقیت میکنم و توجه خوانندگان ذیعلاقه را به مطالعه برخی از افاضات رئیس جمهورمقاومت درروزهای اخیر و لینکهای زیر جلب میکنم.در این لینکها و در سایتهای چند دهگانه مقاومت و رئیس جمهور مقاومت اگر مطالبی برای جابجائی اسیران لیبرتی یافتید حتما مرا مطلع کنید ممنون میشوم.برای رئیس جمهور مقاومت سلامت و موفقیت آرزو میکنم و امیدوارم رئیس جمهور مقاومت به انچه که اشاره شد توجه بکند با درود به رئیس جمهور مقاومت.
اسماعیل وفا یغمائی
26 نوامبر 2015میلادی
 ---------------------------------------------------------








  مریم رجوی به هموطنان بپاخاستة آذری درود فرستاد
 فراخوان مقاومت ایران به پذیرش پناهجویانی که از جهنم رژیم آخوندی گریخته اند

۱۳۹۴ آذر ۲, دوشنبه

ظهور دوباره ضعفر جنی. اسماعیل وفا یغمائی

انسان شریف! و حتما با پدر مادری  مقاله ای نوشته که در این لینک ملاحظه میکنید منطق ارتجاع خامنه ای پاسداران قدس وبریده مزدوران وچاکران ولایت این انسان با پدر مادر چون بسیار صاحب شرم و حیا بوده حتی اسم خود را زیر مقاله ننوشته است. میتوان اندیشید شاید ضعفر جنی پادشاه مسلمان جنیان و از یاری رسانان امام حسین در عاشورا به روایت مجلسی، دست به قلم شده است.
 ضعفر جنی در این مقاله از یک عده انسانهای بسیار شریف و با پدر مادر که علیه من و امثال من مقاله نوشته اند نمونه آورده است.در همین مقاله یک تابلوی شاهکار از تصویر ابوبکر بغدادی و رفسنجانی و خمینی و بشار اسد و روحانی و لاجوردی و اعضای سابق فعال و نیمه فعال با ملایان را با تصاویر بنده و مصداقی و قصیم و روحانی و همنشین و... میکس کرده و تابلوئی سورئالیستی پدید آورده که فقط در کارگاه دوستداران  و فرهنگ نشات گرفته از یکنفر و عیالش میتواند پدید آید و بس
اول اینکه:
 نکنید اینکارها را عزیزان! جدا باعث آبروریزی است.نمیدانم به چه چیز سوگند یاد کنم ولی چالش ما از سر درد است اگر بفهمید و چالش شما متاسفانه از سر نفرت و حماقت . نفرت و حماقتی که گاه حیرت انگیز است وادامه اش باعث آبرو ریزی بیشتر است بهتر است بجای این چیزها و تلاشها کمی بیندیشید و عقل و شعور بخرج بدهید اگر این اعمال قابل باور بود الان دور مزار تمام دروغگویان مستبد و دغل عالم گنبد و بارگاه برپا شده بود بنابراین تا میتوانید ما را بکوبید ولی با راستی! و درستی!.
دوم اینکه هر عکسی را میتوان به هر عکسی چسباند و دل خوش داشت !ولی بد نیست توجه بفرمائید عکس واقعی جای دیگر و مربوط به انسان بزرگوار دیگریست زیرا در عالم واقعیت: این ما نبودیم و گویا کس دیگری بودکه به خمینی مجاهد اعظم گفت، به رفسنجانی نامه نوشت.با صدام و ملک دیده بوسی کرد و چائی و شربت خورد، شیوخ مترقی و گردن زن   را مترقی دانست وتلگراف تسلیت نوشت، راه جامعه بی طبقه و رهبری مستضعفان را با خرد و دانش! به ماموران سابق و لاحق سرویسهای خبر رسانی جهانی پیوند زد و خیلی شاهکارهای دیگر را انجام داد. اگر میخواهید عکس بکشید که در عالم واقع واقعی باشد به این سوژه بپردازید. تاکید میکنم در باره ما هر چه میتوانید بچسبانید تا خسته شوید. خدا قوت ! خسته نباشید وخداوند هدایتتان کند چون ما که توانش را نداریم و دچار نومیدی شده ایم.
اسماعیل وفا یغمائی
23 نوامبر 2015 میلادی

۱۳۹۴ آبان ۲۰, چهارشنبه

آش کشک خاله مریم وپاسخی کوتاه به بیست و چند مقاله! بخش اول اسماعیل وفا یغمائی

آتش بس کوتاه مدت
بگذار من تنها باشم
اما در کنارحقیقت

قبل ازششمین کشتار وحشیانه ساکنان لیبرتی توپخانه قلمی و نظری رهبر عقیدتی و عیال مدتی خاموش بود، و بجز ایرج مصداقی که هدف دائمی حضرات است راجع به بقیه سکوت کرده بودند. 
این کمی عجیب بود ولی بزودی آتش بس بپایان رسید. 
علت آتش بس موقت اجباری برای من روشن بود. در این جدال و چالش میان عده ای شخصیتهای منفرد و بی امکان ولی راست پندار و اهل درد، و دم و دستگاه رهبر عقیدتی و عیال بازنده آنها بودند. خودشان بهتر میتوانند توضیح بدهند. دو سه سال قبل من نوشته بودم شما موفق نمیشوید زیرا «حق با ماست ».

علت پایان آتش بس

علت آتش بس این است و جز این نیست. زیاد توضیح نمیدهم خودتان روی نکات زیر منصفانه  فکر کنید.

* ششمین کشتار وحشیانه ساکنان لیبرتی بفرمان خامنه ای و زد و بندهای پشت پرده قرار داد اتمی،و... به وحشیانه ترین و بیرحمانه ترین شکل صورت گرفت.

* بیست و چند مجاهد بی پناه بی سلاح مظلوم در زیر شلیک موشکهای کاتیوشا تکه پاره شدند و 200 نفر مجروح گردیدند.

* این کشتار وحشیانه بر خلاف قبلی ها موجی بسیار وسیع از اعترض راخارج و حتی در داخل ایران و در بین شخصیتهای سیاسی برانگیخت که تا کنون سابقه نداشت.

تا اینجای قضیه هیچ اشکالی ندارد و نداشت. اعتراضات و نفرت از کشتارها را سالهاست رهبران به جیب مبارک ریخته اند و انعکاس مطبوعاتی خورده و پس داده و مشروعیت کسب نموده اند.

و اما امای قضیه

و اما امای قضیه !امای بسیار مهم قضیه  این بود که :
این بار بجز گستردگی دامنه خشم و نفرت از خامنه ای پلید و رژیم کشتارگرش که به جمعی انسان بیدفاع و اسیر شلیک کرده بود ترکشهای این انفجار خشم ،دامان سرکار رهبر در اختفا و بانوی معظم خارجه نشین او را گرفت. بسیاری از معترضان و مقاله نویسان هریک با زبان و بیان خود یا سازمان و گروه خود سئوال کردند یا به این سئوال نزدیک شدند.
 سئوال این بود؟؟.

چرا و هزار بار چرا؟ رهبرانی که خود سالهاست در اختفا هستند و یا در فرنگستان در کمال امنیت و شکوه روزگار میگذرانند واینهمه امکانات مالی و بین المللی دارند برای جابجائی این انسانها کاری نمی کنند؟چرا حتی یکبار با روشنی و صراحت و بدون ابهام و محکوم کردن این و آن به این مسئله نزدیک نمیشوند که ماندن در لیبرتی معنائی جز کشتار در پی کشتار ندارد و باید تمام امکانات را برای نجات این افراد از آن جهنم مرگ و کمبود امکانان و بیماری به کار گرفت؟
در دو پیام کسانی که خود را رهبر مقاومت ایران میدانند آنچه که نیست اشاره ای به جابجائی است و آنچه که هست تاکید برماندن در لیبرتی وو ارتش و نبرد و مقاومت در آن جهنم مرگ است و طبعا کشتارهای هفتم و هشتم و ... . دردو پیام این را به روشنی در این لینکها ببینید


در این فضا و در حالیکه رهبر و خاتون بزرگ«برزیگران دشت خون» در پی خوشه چینی از این گندمزار خونین بودند صدای اعتراض کسانی که علیه جنایت خامنه ای به اعتراض برخاسته بودند به این مرز رسید که کسی و کسانی که این افراد را در لیبرتی میخکوب کرده و این همه امکانات را برای جابجائی این انسانهای بارها خرد شده در زیر بمب و موشک بکار نمی گیرند مسئولند. این مرز مرزی واقعی است! کاملا واقعی و برای کسانی که بدون حب و بغض مسائل را مینگرند قابل درک.

این نقطه برای رهبران نقطه ای بسیار ناهنجار و هول است اکنون نه فقط پتک خونین بل سندانی که زمینه را سالهاست با توجیهات انقلابی ! آماده کرده است در زیر نور افکن قرار میگیرند  و استراتژی ناگفته ای را که در ذهن و ضمیر آنان وجود دارد یعنی ایستادگی، البته ایستادگی اعضا در زیر باران مرگ و امکان دادن برای خرید زمان و در این مسیر شاید پیروزی رهبران آشکار میسازد پس...

شیپورها نواخته میشود

پس شیپورها نواخته میشود و بنظر من دو مولفه در دستور قرار میگیرد

«ایجاد بحران» و به هم ریختن فضا و اذهان هواداران ودوستداران را از تبعات سیاسی، عاطفی و احساسی واقعی این کشتار متوجه دشمنان خیالی کردن

«سندان مبارک» را که در مخفیگاه مشغول شمارش کشتگان وادی محبت وغرق در عوالم انقلابی – لاهوتی در نوک پیکان تکامل و جنون است از زیر نور افکن بدر بردن

دیگ آش کشک خاله مریم ببار گذاشته میشود

پس دیگ آش کشک خاله مریم ببار گذاشته ممیشود

دیگ آش کشک خاله مریم ببار گذاشته میشود و آشپزان گمنام و نامدار شروع به ریختن مواد لازم در این دیگ میکنند.جعفری سیاوش ، فلفل پرویز،تلخون حسین آقا،ترتیزک حسنی و... دهها آشپز مینویسند و مینویسند و دیگ مبارک به قل وقل در می آید و بوی تعفنش مشام راهبران را مینوازد .در پایان این نوشتار بخشی از این مقالات را میبینید. نیازی به خواندن تمامی آنها نیست من خوانده ام و میتوانم بگویم نخ نبات و خط اصلی تمام این نوشته ها چیزی جز بدر بردن سندان از زیر تیغ داوری و انداختن کار کردهای او به گردن دیگران و سازمانهای مربوطه ای که اسنادشان نشان میدهد کوشش خود را در این زمینه کرده اند نیست. نخست به این مقاله و اسناد متقن آن نگاهی بیندازید


تمام تلاش آشپزان آشپزخانه مبارکه بر این است که تمام گناه کشتار را به گردن امثال من وما انداخته و رهبر و عیال را از زیر نور افکن بدر ببرند بنابراین با قدرت تمام و فحاشی و هتاکی ستایش آنگیز تمام نیروی خود را در این مسیر و برای به دست آوردن نتایج زیر بکار میگیرند

یکم : مطلقا و مطلقاهیچ گناهی، خطائی ، مسامحه ای متوجه رهبر عقیدتی و بانو نیست. آنان بی خطایند و کارشان محکوم کردن جنایت در فاصله سه چهار هزار کیلومتری و یا در محل اختفا است و بس و انگیزه دادن به ساکنان لیبرتی برای مبارزات بعد و طبعا برانگیختن خشم جلادن حاکم بر ایران...

دوم :مطلقا و مطلقا  تمام گناه متوجه یونامی و مزدوران و مخالفان و منتقدان و... است. گناه متوجه روحانی و قصیم و عاطفه اقبال و یغمائی و مصداقی و همنشین و جمالی ودهها نفر دیگری است  که تصاویر شان با تصاویر کسانی که کار و بارشان ربطی به انان ندارد مخلوط شده است تا همه اطلاعاتی معرفی شوند و خیال رهبر عدالتخواه راحت باشد.
سوم: چنانکه از پیام بر می آید لیبرتی  باید بماند و میماند و دژ نبرد برای سرنگونی است و البته جائی که توسط مخالفان گرا داده میشود!! تا کشتار بعدی تکرار شود.

 شیر بزدلی که نیروی کفتارها را برای مبارزه با منتقدانش بسیج میکند

 در این مسیر پر انحطاط ،بفرمان شیر بزدلی که نیروی لاشه خواران را برای مبارزه با منتقدانش بسیج کرده است با انواع تصاویر و فتوشاپها و.فحاشیها.. کوشش شده است همه مخالفان را در یک قابلمه مخلوط و میکس کرده و خیال خود را راحت کنند. 
کسانی که این مقالات رابا نام و نشان نوشته اند شماری از شناخته شدگانشان بطور جدی از اسوه های شرف و اخلاق و شجاعتند و به همین دلیل وبه دلیل هم حال و هوائی و همجنسی با رهبران خود از هیچ چیز فرو گذار نکرده اند. آوردن آنچه در باره دیگران نوشته شده شاید احساسات آنها را جریحه دار کند ولی من بخشهائی از آنچه را در باره من نوشته اند در اینجا می آورم


اسماعیل وفا یغمایی ۸ نوامبر: شاعر مزبله نشین درباری که ازطریق برادرش به انجمن نجات وصل شده و از آنزمان حرفهای این نجاست ها را نشخوار میکند در مقام قاضی القضات و تفتیش گر عقاید مجاهدین به سبک بازجویان ولایی و سنگ دلی یک پاسدار که خودش نیز به آن اعتراف دارد و لی خمینی گونه آن را از سر رقت قلب میداند، رهبری مجاهدین را مورد سوال قرار داده و مینویسد :‌« ممکن است در نوشته من سخت دلی احساس شود ولی من این را در چنگال درد و رقت قلب مینویسم و به این ایمان دارم.....«اگر رهبران نظرشان این است باید عاشورای دیگری درست شود و همه میمانند تا کشته شوند بروشنی این را بگوئید. بعد از آن طبعا ما این چنین که تاکنون نوشته ایم نخواهیم نوشت و خیال همه راحت خواهد شد که یک عده به اذن رهبران میخواهند بمیرند و انتخابشان است. ......مسئولیت فردی رهبری مجاهدین در این کشتار کتمان ناپذیر است.». یکی نیست از هرزه ای که پیرانه سر حتی از یک حرف شاملو برای هرزگیهایش محمل درست میکند و همه چیز را به گند وجودش میآلاید سوال کند به تو چه مربوط که مجاهدین میخواهند چکار بکنند؟ تو اول جواب بده که تو ازجانب کدام شیطان و دادستان انقلاب اسلامی این سوال را مطرح میکنی ؟
او در جای دیگری مینویسد :‌ « راستی که از این نسل چه بجا گذاشتید و با آخرین بقایای این نسل چه میکنید شما آخوندهای غالب و شما آخوندهای مغلوب….» آخوندهای غالب و مغلوب همان ترم ارتجاع غالب و مغلوب است که اولین بار در سال ۷۰ بوسیله مزدور وزارت اطلاعات شمس حائری که چند سال قبل فوت کرد استفاده میشد و کتابی هم به همین نام نوشته بود. پس از ۲۶ سال حالا شاعر مزبله نشین آن را با عوض کردن برخی کلمات بکارمیگیرد .پایان نقل قول از سیاوش جعفری
**
می خواهم به جناب جعفری با زبان و بیانی مشابه اما به حق! عرض کنم و امیدوارم ایشان نیابت بقیه قلمزنان همراه را برعهده گرفته پیام مرا به بقیه برساند.
 عزیز د  ل رهبر
* احتمالا وابستگان به انجمن نجات کسانی هستند که یا سابقا به ایران سفر نموده و حتی با سعید امامی چای و قهوه خورده اند و بعد به خارجه برگشته در صف هواداران مقاومت قلم میزنند و نیز نمونه ای که از فرط خشم انقلابی خاتونی مرتبط با  وزارت اطلاعات رامدتها شیر دلانه سپوخته است و نشان داده است بین انقلاب و ارتجاع هیچ سازشی وجود ندارد. بیشتر را میتوانی از بزرگان بپرسی یا اگر خود تو از بزرگانی حتما با خبری.
*.از تحلیل تو که بگذرم مزبله نشین و لجنزار نشین و مرداب نشین کسی است که در میان دلارهای نفتی میزید، 
*هرزه کسی است که از جوانسری تا پیرانه سر هرزگیهای سیاسی و شخصی اش و ضعفهای اخلاقی توجیه شده اش جهانی منجمله وجدان ترابه هرزگی آلوده  آنچنان که قدرت فهم را از تو سلب کرده و ترا  که شاید روزگاری مجاهدی پاکیزه بوده ای  تبدیل به توله سگی مضحک برای پارس نمودن بر در سرای خود نموده است
*پاسدار ولائی آن الدنگهائی هستند که در جلسه شورا شاملو را بدتر از پاسدار خواندند و بعد نامش را چماق سرکوب میکنندو به مرضیه بزرگ توهین کردند.

*خمینی گونه آن پلیدی است که پیروان مرام و راه محمد حنیف، نسلی بیزار از ولایت فقیه و سرافراز و فداکارو میهن دوست را به مسلخ مکتب فاسد و منحط رهبری عقیدتی  ( ولایت فقیهی دیگر)رهنمون  شد و هیچ چیز از مکتب و مرام بنیادگذارن رشید و شجاع و میهن پرست و شریف، با تمام نقاط قوت وضعفشان باقی نگذاشت( و یک سازمان سیاسی و مبارز را بخاطر پوشاندن اشتباهات و هوای نفسی ضعیف و منحط، پشت قباله ازدواجی نفرین شده و منحوس کرد که نتایجش رادر به انحطاط کشاندن فردی ، سیاسی و ایدئولوژیک بسیار کسان  شاهدیم.) بنیانگذاری چون محمد حنیف که اگر در دادگاه می پذیرفت مجاهدین از عراق کمک دریافت کرده اند حکم اعدامش تبدیل به ابد میشد و او نپذیرفت واعدام شد چون نمیخواست لکه حمایت اجنبی بر دامان سازمان مجاهدین بیفتد، و این یک با فرار در پی فرار در نهایت تمامیت سازمان مجاهدین را در کام عراق که سایه صدام (که بر سر مردم ایران و نه رژیمش گلوله و بمب میریخت) بر آن حاکم بود در افکند و هنوز هم بر آن اصرار دارد.
براستی تفاوتها از کجا تا به کجاست. محمد حنیف بنیانگذاری رشید و شریف بود که در دادگاه تمام مسئولیتها را ، از جمله مسئولیتهائی مثل عملیات ناموفق ربودن شهرام پهلوی را پذیرفت و خود سینه به گلوله ها سپرد و بقیه را از مرگ رهاند و تا ضعف نشان دادن وحید افراخته در سال پنجاه و چهار، ساواک شاه  نمی دانست که علی اکبر نبوی نوری از مسئولین این عملیات بوده و او را آزاد کرده بود و این یک خود چهارده سال است در اختفاست وبقیه را به تلف شدن فرمان میدهد و دائم پس از هر کشتار فریاد مقاومت سر میدهدو هرکه را اعتراض میکند خائن و مزدور میداند براستی که فاصله ها تا کجاست؟. و براستی چه کسی با اشتباهاتش بیشترین خدمت را به ملایان جنایتکار و خونخوار حاکم بر ایران کرد من و ما یا آنکه بزرگترین و نیرومندترین سازمان سیاسی و مبارزاتی سالهای پنجاه و هفت تا شصت را  که میراث  و مورد اقبال یک ملت بود میراث شخصی خود کرد وبا اشتباهاتش یکسره به کام نابودی و انحطاط و فساد انداخت و آیا جرمی بزرگتر و شنیع تر  از این هست؟
*وسرانجام  آنکه از جانب دادستان انقلاب اسلامی صحبت میکند وجدان فاسد توست من تنها از جانب یک درد که قربانی شدن بیهودهانسانها  را بر نمی تابد صحبت میکنم و تاکید موکد میکنم مسئولیت و مسامحه و توجیه سیاسی رهبر عقیدتی در این کشتار که منجمله بارش به گردن دادستان  پلید جمهوری اسلامی است تا هنگامی که دلیل سیاسی و موجه و قابل فهم  برای کار خود ابراز نکندهمچنان روی میز است.تاکید میکنم تا ساکنان لیبرتی در لیبرتی هستند در معرض کشتارهای بیرحمانه رژیم خامنه ای هستند و اگر جابجا شوند آخوندها نمی توانند دست به کشتار بزنند . ایا فهم این مشکل است؟.
لاشخوران مستعار و مورد استفاده این آش کشک
عده ای هم که با نام مستعار به میدان آمده اندبا خیال راحت گوی سبقت را در تهمت و دشنام از افراد حقیقی ربوده اند و نهایتا چنان آش کشکی از تهمت و دروغ وقاحت و دشنام تهیه دیده اند که بنظر من به دلیل غلظت و کثرت مواد مورد استفاده قابل بلع از راه گلو  برای هیچکس حتی سازندگانش نیست و همان به و پیشنهاد میکنم که با تنقیه ای بزرگ و شایسته، تمامی این آش کشک ایدئولوژیک - سیاسی - توحیدی را به مقاعد مستطاب و مطهر و مقدس آشپزان دریده  و نیز رئیس آشپزخانه و اهلبیت  با زمزمه و من الله توفیق و علیه تکلان  تزریق نمایند تا مرغوبیت آن قابل حس گردد و مزاجشان را برای نوشتن و ریستن مقالات بعدی لینت دهد .

نکته ای در مورد توهین های مکرر به آقایان روحانی و قصیم
 . در این دشنام بازار آقایان روحانی و قصیم سهمی خاص دارند.نظر شخصی من  این است بطور خاص  و با شناختی که حضرات از عواطف و احساسات انسانی دو عضو سابق شورا آقایان کریم قصیم و محمد رضا روحانی دارند با توهین و تهمت و دشنام  و بخصوص تهمت رهبر نشان و وقیحانه «مزدوری جمهوری فاسد ارتجاع» دائما این دو انسان را  که بخصوص از نظر انسانی دارای احساساتی رقیق و لطیف اند ، به تنشهای ناخواسته عصبی دچار نموده و کسانی را که بیش از چهل سال است رنج مبارزه و آزادیخواهی را بر دوش و دل دارند از صحنه حذف کنند. 
با عرض معذرت از این دو مرد شریف و بزرگوار که میدانم هردو از انرژی نیرومندی ناشی ازانساندوستی و آزادیخواهی برخوردارندمیخواهم به این مساله توجه کنند و بدانند این همه توهین و تهمت و دشنام و فتوشاپهای وقیحانه فقط و فقط از فرهنگ منحط خمینی نشان چرا ردیف شده است ، باید بدانند این همه از فرهنگ و اخلاق وجود فاسد  کسی در می آید که سی و چهار سال است  بجای قبول خطاهای هولناک خود ، بر چار راه سیاست و دروغ ،آزادی ملت بزرگ و شریف ایران را با محملهای مختلف به گدائی نشسته و بر در برجسته ترین شیوخ و شاهان و رهبران مستبد منطقه حلقه سئوال و درخواست کوبیده و از آنان زر و زورو امکان طلب کرده است ودر حالیکه خود مصداق کامل تواب و مزدور و بریده  و واداه سیاسی است اما دیگران را دائما و افسار گسیخته به این ها متهم میکند.

فارغ از این و در پایان تاکید میکنم
بگذارید بجای بیست و چهار مقاله دو هزار و چهارصد مقاله بنویسند اما
 جدال و چالش تنها و تنها بر سر این است و بس. به بیراهه نرویم. خشمگین نشویم. ناراحت نشویم.
تمام این عکس العملها نشان این است که نورافکن این بار درست تنظیم شده و کسان در سوراخ خزیده ای که با تجارت خون جمعی کثیر از انسانهای بیگناه بند و بساط خود را برپا نگهداشته و در سایه هذیان- رویاهای خود آرمیده اند به خشم آمده اند چرا که نور افکنها هم بر چهره جنایتکار و همیشه در روشنائی خامنه ای میزان است و هم بر سوراخهای موشان به سوراخ فرو رفته ای که حاضر به پاسخگوئی نیستند و تنها و تنهابا دشنام و توهین به میدان میایند. حرف ما این است

*خامنه ای و تمام کشتارگران مجاهدین و تمام کسانی که حلقه مزدوری این حکومت فاسد را بگوش دارند جنایتکارند و سرانجام در روز موعود باید پاسخگوی مردم ایران باشند

**رهبران عقیدتی و مسئولان مربوطه باید به روشنی بگویند که استراتژیشان که از تابستان شصت و هفت در ابهام فرو رفت و تا هم اکنون نیز در ابهام است برای برجای ماندن یا نماندن لیبرتی بعنوان دژ انقلاب و سرنگونی چیست ؟چگونه میخواهند به جز زمان خریدن برای خود از لیبرتی ودو هزار و چند صد انسان بی سلاح رژیم پلید ملایان را سرنگون کنند.

***و سخن آخر کسانی که مجاهدین را در کشتارگاه لیبرتی نگهداشته اند و برای جابجائی آنها اقدام نمی کنند مسئولند و شانه به شانه شیخ پلید خامنه ای ایستاده اند. در این شک نکنید.نورافکنها روشن است. میتوان دید و مطمئن باشید در آینده قدرت روشنائی و نیز بینائی بیشتر خواهد شد.
یازدهم نوامبر 2015 میلادی

-----------------------------------

 مجموعه24نوشته از مجموع نوشته های  نان و نمک خوردگان رهبران عقیدتی
24اشک خوشحالی تمساحان دربار ولایت فقیهi علیرضا تبریزی!
23کمپ لیبرتی و صف بندی دوستان و دشمنان خلق و انقلاب سیاوش جعفری -
22 گرا دادن همزمان به وزارت اطلاعات وسپاه تروریستی قدس جهت کشتار مجاهدین .بهروز شهریاری
21كمپ ليبرتي و قورباغه اي كه وكيل جنايت مٌلاها شده پرواز پرستوها!
20 سخن هفته؛سوزن گیرکرده در گرامافون هیمه آوران تنور ولایت-
19جعل مطلق در پرونده اشرف و لیبرتی پرویز خزائی!
18خطاب به"بی شرفهایی" که دست در خون مجاهدین دارندحسین فرشید

*لیبرتی نور افشانی میکند سیاوش جعفری
17زگيل هاي بي خاصيتجواد پوینده !
16البطّاط عراقي ، البطّاط ايرانالبطاط ایرانی ي
15 مومن های مسجد ندیده و قافله ی حقوق بشری حمید رضا بهرامی
14حقيقتي كه نمي‌توان پوشاند«سعيد جمالي يك پاسدارولايت»حسین زندگی
13خود فروختگان به وزارت و پس خوری انجمن نجاست محمد اقبال
12واكاواي گفتار وكيلي كه ” هرگز مفت حرف نزده است. محمود پهلوان  

11 جام زهر اتمی و خونبهای آن عارف شیرازی
10*:درد دلی با سعید جان... ميرزا ريز بين
9*حمله موشكي به ليبرتي وعمله هاي برون مرزی... حسن حبیبیي
8رزمگاه " لیبرتی" کانون مبارزه چرا؟...هادی محسنی
7کارزار جهانی آقای رئیس دانا در حمله موشکی به لیبرتی ...حسن افتخاری
6”جنايتكاران“ و ”خيانتكاران ...علیرضا مولانا“
رزیگران فروتن آزادی ، رژیم ومماشات، کفتارها وکرکس ها... مرتضی نامور
4تضمین ازادی و دموکراسی در ایران فردا.... امیر کارگر
3-مجاهدان بخون غلطیده و زاغان پلشت... حسین یعقوبی
2-عقابان سر افراز میهن و کرکسان در انتظار . پرویز خزائی
1- جنایت علیه لیبرتی و میرزا بنویسهای دهان گشاد ... لیلا جدیدی 
 

۱۳۹۴ آبان ۱۶, شنبه

تمام ماجرا. یک مقاله، یک سند و چند لینک. اسماعیل وفا یغمائی

این یاداشت شامل یک مقاله،یک سند و چند لینک است
دوستان گرامی!
کشتار ششم مجاهدین اسیر در لیبرتی به اراده آخوندهای خونریز و مرتجع و زمینه مناسبی که از سال 2003 تا حالا ادامه دارد، یعنی علاقه به نگهداری پایگاههای اشرف و لیبرتی،و مسلح کردن ساکنان و ادامه استراتژی سابق مورد نظر رهبر عقیدتی و...موجی از خشم و نفرت و اعتراض را برانگیخته که تا حالا سابقه نداشت. این نشان میدهد که دیگر صبر و تحمل کشتار پس از کشتار و اطلاعیه دادن و انعکاس مطبوعاتی گرفتن و در جلسات شام و نهار  از فداکاری مجاهدین صحبت کردن و آه و ناله کردن  تمام شده است.
آخوندها کشته اند و میکشند . مگر از خمینی و خامنه ای مرتجع و جلادانتظار دیگری دارید. این بخش در روشنی قرار دارد، امابخشی که این بار دارد در روشنی قرار میگیرد این است که چرا تلاش نمیشود بعد از دوازده سال که رهبران در مخفیگاه و محل امن اند اینها منتقل شوند. چرا دو دوزه بازی؟ چرا براستی آنچه را که در سر دارید بیان نمیکنید؟ چرا مانع میشوید!میگوئید نه! سند پایان این یاداشت را بخوانید روشن میشود که ماجرا چیست.
من و دوستان همدرد من طی این مدت اگر چیزی نوشتیم و مینویسیم در همین باره بود. ما کشتار یک عده انسانهای بیگناه را بر نمی تابیم.ما بر قربانی شدن و تلف شدن دو هزار و چند صد انسان  برای حفظ یک استراتژی مرده و بیفایده صحه نمی گذاریم .حرف ما به روشنی این است:
یک: 
 اگر میخواهید منتقل کنید  این را نشان دهید. شعارهاتان نافی انتقال است. مسلح کردن لیبرتی. برسمیت شناختن. حفظ امنیت و امثالهم میگوید رهبران نمی خواهند لیبرتی منتقل شود.و هر کس را هم که دم از انتقال میزند مزدور و خائن میدانند.
دوم:
 اگر رهبران نظرشان این است باید عاشورای دیگری درست شود و همه میمانند تا کشته شوند بروشنی این را بگوئید. بعد از آن طبعا ما این چنین که تاکنون نوشته ایم نخواهیم نوشت و خیال همه راحت خواهد شد که یک عده به اذن رهبران میخواهند بمیرند و انتخابشان است. تمام حرف همین است. اما چون بواقع نمیخواهند بروشنی بیایند و میخواهند این بازی خونین و جنون آسا همچنان ادامه یابد تا دری به تخته بخورد و رویاهای محال رهبر در اختفاجامه واقعیت بپوشد بجای جواب کاتیوشا خانه مبارکه تند و تیز تر از کاتیوشاهای آخوندهاپشت هم مقاله تولید میکند و همگان را به توپ خیانت و مزدوری وادادگی میبندد. لینک شماری از مقالات را در پائین میبینید.
به حضرات عرض میکنم
اولا
از مجموع این مقالات تعداد کمترشان معلوم است کیستند . اقایان حسین فرشید. محمد اقبال. پرویز خزائی.حسن حبیبی.. مرتضی نامور.محمود پهلوان.حسین یعقوبی و خانم لیلا جدیدی. بقیه نام مستعارند.
محتوای تمام مقالات در یک کلام این است
1-کار کار رژیم است
2-تمام منتقدان و معترضان مزدور رژیمند
3-وهیچ گردی بر کلاه و شال و قبای رهبران عقیدتی نیست
ما با بخش اول موافقیم
به بخش دوم وریش اقایان و گیس خانمها میخندیم
و در باره بخش سوم میگوئیم اشتباه میکنید و خودتان خیلی خوب میدانید که واقعیت چیست. رهبران و مسئولان از سال 2003 بخاطر حفظ یک استراتژی  به گل نشسته تا حالا در انتقال کوتاهی و انتقال سر باز زده اند و این را نمی خواهند به روشنی اعلام کنند.
آقایان و خانمها
مطمئن باشید چه ما باشیم یا نباشیم و اگر که شما ده هزار مقاله بنویسید و هرچه دشنام است بر ما ببارید و هرچه تهمت است برما بکوبید اما از پس این کشتار اگر کشتار هفتم صورت بگیرد تمام ننگ و لعنت تاریخ و ایرانیان نثار شما خواهد شد و آن ننگ ولعنت برخلاف ترهاتی که شما نثار ما کرده اید حقیقی خواهد بود و براستی بیشرافتی ها و مزدوریها و جیره خواریها و امثالهم را در روشنائی قرار خواهد داد. این را مطمئن باشید
من در این نوشته به شما بیشرافت نمی گویم.قبلا در این باره بابدون ابهام سروده ام. انگیزه ها برای من روشن است.میدانم که آقای پهلوان و آقای نامور از هواداران مجاهدین هستند و انسانهائی با محبت که فکر میکنند باید بهر حال از مجاهدین دفاع کرد زیرا تنها آلترناتیوند. میدانم که آقایان خزائی و حبیبی به دلیل نزدیک بودن شماری از خصائص و اخلاقیات برجسته! انسانیشان به آقای رجوی، که برای همه مسئولان مجاهدین روشن است طبعا باید از رهبر عقیدتی خود دفاع کنند. میدانم که آقای فرشید انسان رقیق القلب و انسان دوستی است که حتی ظلم وستم به حیوانات را بر نمی تابد و به نظر من اگر دنیای ما اینقدر آشفته بازار سیاست نبود او ترجیح میداد به رسیدگی از حیوانات بی سرپرست بخصوص الاغهای زحمتکش  در ولایتشان کرمانشاه بپردازد. در گذشته که ما با هم دوستانی صمیمی بودیم با تعریف چند خاطره موجب تاثر شدید من شد انچنانکه اشک من سرازیر گردید! 
من در این نوشته به شما بیشرافت نمیگویم اما مطمئن باشید اگر کشتارهای بعدی صورت بگیرد و شما در حال حاضر انسانهای باشرفی باشید در آن هنگام خود به خویشتن بیشرافت خواهید گفت در این تردید نکنید. 
بازهم تکرار میکنم بجای دشنام و تهمت و مونتاژ عکس ما و کوبیدن مهر جمهوری اسلامی بر عکسها بیندیشید. با اینکارها بیشتر آبروی خودتان را میبرید و نشان میدهید کسانی که به دریوزگی آزادی ملت ایران به درگاه دیکتاتورهای منطقه و شیوخ مرتجع و اویزان شدن به شال و قبای ماموران بازنشسته خوشنام سازمانهای حقوق بشری!! و نه نظامی و جاسوسی شتافته اند چه فرهنگ آلوده ای را یدک میکشند. با اسامی مستعار و افراد دور و برتان بمیدان نیائید. مردانه و روشن از زبان رهبران اعلام کنید ما این هستیم و خواستمان این است . مطمئن باشید این به نفع شماست، و جزاین بیشتر شما را به منجلاب خواهد کشید. به امید نجات تمام ساکنان لیبرتی و به امید اینکه تمام جنایات آخوندهای پلید در داوری ملت ایران و نمایندگانش به نمایش گذاشته شود و پادافراه عادلانه بیابد. با تشکر از اقای جهانگیر که سند زیر را در اختیار گذاشتند.
اسماعیل وفا یغمائی

سند ارسالی آقای جهانگیر

جهانگیر
بعد از کشتار اخیر د رکمپ لیبرتی، اعضای شورا به فرموده، دست به قلم شده ، و در یک کنسرت هماهنگ؛ سمفونی ما مسئول نیستم را، به رهبری ، رهبر مفقود جانباز، بازخوانی کرده اند.
تم اصلی این سمفونی هم است که، ما تمام سعی و کوشش خود را جهت انتقال، افراد به جاهای دیکر کرده ایم، ولی این مقامات کشورهای امریکا و اروپا هستند که به مسئولیت های خود در این زمینه عمل نمی کنند.
به قول گوهر تابناک آسمان هنر و ادبیات ایران :
ای یاوه؛ یاوه، یاوه؛ خلایق !مستید و منگ؟!!
کمیساریای عالی پناهنده گان، در گزارش سال 2013 خود سازمان مجاهدین را متهم می کند که مانع از این می شود افراد بطور آزاد تصمیم گرفته، و حتی آن عده که مورد پذیرش قرار گرفته اند را نیز مورد آزار قرار می دهد؛ به نحوی که حقوق اولیه این افراد زیر پا گذاشته می شود.
منبع اصلی این خبر را که به زبان انگلیسی است را می توانید در این آدرس پیدا کیند:
دوستان شورایی که إحساس می کنند که به شرف اشان توهین شده، بعد از خواندن این متن  اگر اندکی شرف برایشان باقی مانده ، تنها کار استعفا ست. این کمترین کاری است که می توانید بکنید.
 فراموش نکنید کشتار اخیرما را به فصل جدیدی وارد کرد که ، مسئولیت فردی رهبری مجاهدین در این کشتار کتمان ناپذیر است.
در ضمن متن ترجمه شده این گزارش به فرانسه به شرح زیر است:
Rapport sur les droits de l'homme en Irak
Janvier- juin 2013
Rapports sur la situation des droits de l'homme en Iraq sont publiés par la Mission d'assistance des Nations Unies pour l'Iraq (MANUI), en coopération avec le Bureau des Nations Unies du Haut Commissariat aux droits de l'homme (HCDH), conformément à leurs mandats respectifs.

Les rapports toile une série de questions relatives aux droits de l'homme, y compris les effets des conflits armés et de la violence contre les civils, la détention et l'état de droit, les droits des femmes, droits des enfants et des jeunes, des personnes déplacées et des réfugiés, les droits des minorités et les droits politiques, y compris la liberté de réunion et la liberté d'expression.

Les informations figurant dans les rapports sont recueillies auprès de contrôle direct par la MANUI, ainsi que d'une variété d'autres sources, y compris le gouvernement, les agences des Nations Unies, la société civile, les individus et les médias.
11 . Autres questions des droits humains
11.1 Camp nouvel Irak ( camp d'Achraf ) / Camp Hurriya ( camp Liberty )

Conformément au protocole d' accord signé avec le gouvernement de l'Irak en Décembre
2011 , la Mission a continué à effectuer des visites de suivi quotidien au camp Hurriya , où plus de 3000 membres de l'Organisation des Moudjahidine du peuple d'Iran / Moudjahidin -e-Khalq ( OMPI / MEK ) – un organisation officiellement répertoriés par un certain nombre d'Etats comme une organisation terroriste - sont actuellement basé .

Le 9 Février et le 15 Juin Camp Hurriya a été soumis à des tirs de roquettes. Dans la première attaque, huit résidents ont été tués et, selon le personnel de la clinique de gouvernement situé dans le camp, un autre 71 ont été blessés.
Apres la deuxième attaque, deux résidents ont perdu la vie. Le représentant de nation unis  a publiquement condamné les attaques et a appelé le gouvernement de l'Irak à prendre des mesures appropriées pour assurer la protection et la sécurité des résidents.
 Au lendemain de l'attaque Février le leadership des résidents exigé, entre autres, pour revenir àCamp d'Achraf, et de leur fournir avec de grands murs de ciments en forme de T, pour tous les blocs et les équipements d'hébergement.
(Totalisant quelque 17 000 grands murs de ciments en forme de T ) , équipements de protection individuelle (EPI ) pour chaque résident , et 380 bunkers , en plus de la 120 déjà présents dans le camp.
 À la fin de la période considérée, le Gouvernement iraquien avait fourni 296 bunkers et 591 petits murs en T , mais avait refusé par les dirigeants des résidents Camp  demander à un retour à la Cité d'Achraf , pour les équipements de protection individuelle et de grands murs de T .

Le HCR a continué de travailler à l'identification des personnes ayant besoin de protection internationale et des solutions durables pour les résidents du camp Hurriya (Liberty).
Au 30 Juin 2013, 1 604 personnes avaient été identifiés comme nécessitant une protection internationale.
 Cependant, les efforts du HCR pour trouver des solutions durables pour les résidents ont été entravés par l'absence de coopération des résidents, comme le boycott entretiens avec HCR.
En Mars, le Gouvernement albanais a offert d'accueillir jusqu'à 210 personnes pour la réinstallation.
Cependant, l'OMPI / MEK
(l'Organisation des Moudjahidine du peuple d'Iran / Moudjahidin -e-Khalq) a refusé les noms acceptés par le Gouvernement de l’Albanie, et a insisté pour qu’il devrait décider qui doit y être réinstallés. En conséquence de la fin de Juin, le HCR a facilité la réinstallation des 71 résidents seulement.
 De même, en Avril le gouvernement de l'Allemagne a décidé d'accepter jusqu'à 100 habitants pour la réinstallation. Au moment de l’écriture, des préparatifs étaient en cours pour déplacer le premier groupe un certain temps en Juillet.

La MANUI a des inquiétudes, concernant les violations des droits de l'homme commises par la direction OMPI / MEK
(l'Organisation des Moudjahidine du peuple d'Iran / Moudjahidin -e-Khalq)  dans le Camp Hurriya (Liberty) contre les résidents. Ces revendications ont été faites pour les observateurs des Nations Unies au cours de entrevues avec des résidents qui avaient réussi à quitter le Camp Hurriya (Liberty), ainsi que dans un certain nombre de privé discussions avec les résidents qui habitent toujours dans le camp - malgré les tentatives de la direction pour empêcher une telle
discussions
.
L'OMPI / MEK (l'Organisation des Moudjahidine du peuple d'Iran / Moudjahidin -e-Khalq), qui a une structure hiérarchique et autoritaire , impose un certain nombre de des restrictions sévères sur les droits des résidents , y compris le droit à la liberté de circulation à l'intérieur du camp et le droit de quitter l'organisation , le droit de libre association , ainsi que les restrictions sur les contacts avec membres de la famille ( y compris ceux qui résident dans le camp Hurriya -Liberty) , sur l'accès aux communications de base , et sur l'accès aux soins et traitements médicaux.

لینک شماری از مقالاتی که علیه منتقدان و معترضان در رابطه با کشتار ششم در لیبرتی نوشته شده است

خطاب به"بی شرفهایی" که دست در خون مجاهدین دارندحسین فرشید
لیبرتی نور افشانی میکند سیاوش جعفری
زگيل هاي بي خاصيتجواد پوینده !
البطّاط عراقي ، البطّاط ايرانالبطاط ایرانی ي
* مومن های مسجد ندیده و قافله ی حقوق بشری حمید رضا بهرامی
*حقيقتي كه نمي‌توان پوشاند«سعيد جمالي يك پاسدارولايت»حسین زندگی
*خود فروختگان به وزارت و پس خوری انجمن نجاست محمد اقبال
*واكاواي گفتار وكيلي كه ” هرگز مفت حرف نزده است. محمود پهلوان
* جام زهر اتمی و خونبهای آن عارف شیرازی
*:درد دلی با سعید جان... ميرزا ريز بين
*حمله موشكي به ليبرتي وعمله هاي برون مرزی... حسن حبیبیي
رزمگاه " لیبرتی" کانون مبارزه چرا؟...هادی محسنی
کارزار جهانی آقای رئیس دانا در حمله موشکی به لیبرتی ...حسن افتخاری
”جنايتكاران“ و ”خيانتكاران ...علیرضا مولانا“
برزیگران فروتن آزادی ، رژیم ومماشات، کفتارها وکرکس ها... مرتضی نامور
تضمین ازادی و دموکراسی در ایران فردا.... امیر کارگر
-مجاهدان بخون غلطیده و زاغان پلشت... حسین یعقوبی
-عقابان سر افراز میهن و کرکسان در انتظار . پرویز خزائی
- جنایت علیه لیبرتی و میرزا بنویسهای دهان گشاد ... لیلا جدیدی