دموکراسی حرف نیست یک فرهنگ است باید آنرا شناخت پذیرفت وبه آن عمل کرد. آنان که با کلماتی درشت و پر طنین از دموکراسی سخن میگویند ولی در جزئی ترین کارها دمادم دموکراسی را زیر پا میگذارند دروغ میگویند

۱۳۸۷ مهر ۲۳, سه‌شنبه

یاداشتک بیست و هشتم. یاداشتکی بر نامه آقای اکبر گنجی

یاداشتکها
یاداشتک بیست و هشتم
یاداشتکی بر یاداشت اقای اکبر گنجی
اسماعیل وفا یغمائی
عرض کنم خدمت دوستان که یکی از دوستان گرمابه و گلستان و یاران عهد دانشگاه و دبستان نامه ای از نامه های آقای اکبر گنجی را برای من فرستاد و نوشت بخوان و صفا کن وبرق بپران و امضاهای کت و گنده ای را که خیلی هاشان از بزرگان کره خاکی ما هستند ببین. بنده هم خواندم و صفا کردم! صفا کردم که: هرچه تعداد آدمهای مخالف این رژیم بیشتر بشود وصداهای مخالف جدی بلندتر بشود و متعدد تر بشود البته واضح و مبرهن است که به نفع ملت ایران است، حتی اگر این آدمها آدمهائی بقول امام راحل بوده بوده باشند که سابق بر این جزو خادمان اسلام عزیز بوده باشند و بعدها انشالله راهشان را جدا کرده و به حر ابن یزید ریاحی اقتدا نموده بوده باشند. و نیز صفا کردم که حرفهای جناب گنجی انصافا در باره جنایات جمهوری اسلامی درست است و انشالله تعالی ایشان بیشتر از این از این جنایات بنویسند چون حتما اطلاعاتشان از امثال فقیر بیشتر است. بعد از صفا کردن ، البته مقادیر زیادی هم برق پراندم که الحق والانصاف امضا کنندگان وزنشان خیلی بالا بالا بوده و هست و هر کدامشان برای خودشان واقعا آدم حسابی هستند . اما بعد از صفا کردن و برق پراندن کمی هم بنا بر تاکیدات قرانی که می فرماید همیشه در امور تدبر و تامل کنید،منجمله در مزایای اسلام عزیز، بنده هم درمفاد نامه جناب گنجی تامل و تدبر نمودم و دیدم که: هزار البته حرفهای جناب گنجی در مورد این که حمله به خاک پاک ایران نارواست و بشکند دست و پا و کور شود چشم آن حرام لقمه حرامزاده یا حلالزاده ای! [چون حمله کننده به ایران حلالزاده هم که باشد عین حرامزاده است البته حرامزاده عقیدتی که حرامزادگی بیولوژیک گناهی ندارد و دست من و شما نبوده] که بخواهد به خاک پاک ایران حمله کند، که فقط ملت ایران و رزمندگان و ازادیخواهان این ملت است که اجازه حمله دارند آنهم حمله به دشمنان درونی ایرانزمین. و نیز حرفهای جناب گنجی در مورد «پاکیزگی و طهارت و معصومیت» امریکای عزیز البته درست است و دولت شریف امریکا همیشه نسبت به ملتهای جهان و «بخصوص ملت ایران» نظر لطف داشته است که ماجرای مصدق وفرستادن کیک و کلت برای حضرت امام راحل و قرار دادن اسم یک مشت از بندگان بیگناه خدا که علیه ستم جنگیده اند در لیست تروریستی و سالها فس فس کردن در برابر یک مشت آخوند به امید سود از زمره این محبتهاست! اما بنده یک سئوال ریزه میزه ای هم از آقای گنجی دارم که به قول مشدی ها، یره جان! آیا تمام هارت و پورت و فشار و جنایات و سرکوب و بقیه چیزهائی که شما نوشته ای ناشی از خطر حمله آمریکاست و از همان سالی که هزار و سیصد و پنجاه و هفت سال شمسی هجری از هجرت پیامبر بزرگ مسلمانان [رسول معصوم رحمت و رهائی و نقطه پرگار وجود که خدا تمام بی نهایت هستی را بخاطر او خلق فرمود و لولاک لما خلقت الافلاک را زمزمه کرد و همین الان یک میلیارد مسلمان در پناه اندیشه و پیام او البته غرقه در خیر و سعادتند] صلی الله علیه اله و سلم! خبر مبری از اختناق و سرکوب که چه عرض کنم بلکه کمر کوب و ته کوب خلق الله ایران نبود. ایا همان سال پنجاه و هفت که دسته دسته کارگزاران رژیم سابق را در دادگاههای غیر عادلانه وحشتناک شرع و به حکم مشتی ملای پلید سلاخی کردند و مال و جان و ناموس خانواده های انها بیرحمانه و سفاکانه و بیشرفانه در معرض تطاول قرار داشت قرار بود امریکا حمله کند!. آیا در فاصله سال هزار و سیصد و پنجاه و هفت تا شصت که شما بیشتر خبر دارید ،در خیابانها رفقای سابق شما چشم در می آوردند و کردستان و ترکمن صحرا و خوزستان به خون کشیده شد و قارنا و قه لاتان قتل عام شدند خطر حمله آمریکا وجود داشت. آیا سالهای شصت به بعد که هزاران جوان و نوجوان بر دار کشیده شدند و مورد شکنجه و تجاوز قرار گرفتند و هزاران مجاهد و فدائی و دموکرات و حتی اعضای حزب توده کشتار شدند خطر حمله آمریکا وجود داشت؟ آیا در کشتار هولناک سال شصت و هفت آمریکا می خواست حمله کند؟ آیا در جریان قتلهای زنجیره ای که چندین و چند شاعر و نویسنده را کشتند و آن خونریزیهای وزرات اطلاعات، خطر حمله آمریکا بود!. فقیر حقیر البته معتقدم آشی که آمریکا در تهاجماتش منجمله در افغانستان و عراق پخته بدجوری باعث اسهال میشود وباعث میشود در خیلی از موارد سراسر سرزمین مورد هجوم قرار گرفته به نجاست کشیده شود و امیدوارم چنین آشی برای ایرا ن پخته نشود و همانطور که سعدی گفته است:
کار هر بز نیست خرمن کوفتن
گاو نر می خواهد و مرد کهن
و همه گروههای سیاسی تقریبا اعلام کرده اند خرمن کوفتن را نه بزدراز ریش و کلاه سیلند بر سر عموسام بلکه گاو نر و مرد و البته زن کهن ایرانی انجام دهد اما شما هم لطف نموده و در یاداشتهای بعدی و نامه های بعدی تان اشاره بفرمائید که فارغ از ماجرای حمله یا عدم خمله آمریکا خباثت و جنایت و سرکوب از ذات و بنمایه و ریشه واعماق این رژیم پلید مذهبی میجوشیده و می جوشد و خواهد جوشید و «شرط» خدا نکرده تهاجم آمریکا یا هر دولت دیگر به خاک ستمدیده و مردم رنجدیده و شریف ما در گام اول«مبنا»ی وجود داشتن همین جمهوری سیاه و همین آخوندهای سیاهکار هستند و اگر اینها این بساط را پهن نکرده بودند هیچکس سودای حمله به ایران را در سر نمی پروراند و بقول معروف ...زیادی نمیخورد. و السلام پانزدهم اکتبر المبارک سال دو هزار و هشت هجری فرنگی
نامه اقای گنجی را در لینک زیر بخوانید

هیچ نظری موجود نیست: