دموکراسی حرف نیست یک فرهنگ است باید آنرا شناخت پذیرفت وبه آن عمل کرد. آنان که با کلماتی درشت و پر طنین از دموکراسی سخن میگویند ولی در جزئی ترین کارها دمادم دموکراسی را زیر پا میگذارند دروغ میگویند

۱۳۸۷ دی ۱, یکشنبه

یاداشتکها. یاداشتک سی و ششم. اسماعیل وفا

یاداشتکها
اسماعیل وفا یغمائی

یاداشتک سی و ششم در باره یهودی بودن کورش و ماجرای فارسستان و ترکستان

عرض کنم خدمت دوستان که از میان نامه هائی که توسط میل به دست من میرسد و متاسفانه نمیتوانم به دلیل فراونی میلها و مشغله فراوان به تمام آنها جواب بدهم دو نامه را بدک نمیدانم مطرح کنم. در یکی از نامه ها دوست عزیزی با معرفی مقداری فیلم و سند روی اینترنت و یوتوب ، نگران یهودی دانستن کورش وتوهین به تاریخ گذشته و تحلیل و تفسیرهای مورخی است که تفسیر خاصی از تاریخ ایران دارد. دوست گرامی منجمله این لینکhttp://www.youtube.com/watch?v=VXrgNTzcwbk
را فرستاده است و در کل نظر مرا خواسته است.در باره نظرات این تاریخنگار یعنی آقای پور پیرار که فی الواقع نظراتشان منحصر به فرد است و نمونه ای در میان تاریخنگاران داخلی و خارجی ندارد نظر من به عنوان یک پزوهشگر تاریخ ایران این است که ایشان تلاش می کنند واقعیت تاریخی را بر تحلیل خودشان منطبق کنند و واقعیت تاریخ ایران در باره کورش و سلسله هخامنشی این نیست که ایشان می گویند. توجه داشته باشیم که سالیان دراز بخش نخست تاریخ ایران به یمن اسلام عزیز و نگاه آخوندی، تاریخی مطرود و نجس بود و تاریخ ایران از حمله اعراب به بعد مشروعیت داشت و با توجه به موج یهودی ستیزی آخوندها که از بنیادگذارانش هم ایه الله خلخالی معروف بود و هم او هم بود که نغمه یهودی بودن کورش را ساز کرد،فکر می کنم یهودی خواندن کورش و سلسله هخامنشی و در کل نیمی از تاریخ سه هزار ساله ایران توسط یک تاریخنگار، گزک بدی نباشد تا یک عده از اسلام پناهان را مجددا شاد کند.در هر حال برای شناخت نظرات اقای پور پیرار باید رفت و آثارشان را خواند و راجع به تئوریهایشان فکر کرد. در روی ویکپدیا نیز اطلاعاتی زیر کلمات پور پیرار در باره ایشان هست که می شود دید از جمله
ناصر پورپیرار - ویکیپدیا .نامه بعدی نامه مفصل هموطنی است که آدرس مقدار زیادی سایتهای مختلف را داده است که در آنها فارسها را دشمن ترکها و بخش اعظم ایران را ترک نشین دانسته و اعتقاد دارند مناطق بی آب و علف که فارسستان نام دارد متعلق به فارسهاست و خلاصه باید ایران تقسیم شود و تکلیف فارسها روشن شود واز این حرفها. خدمت این دوست عزیز می گویم جای نگرانی نیست و می توانید به این حضرات بگوئید لطفا ایران را تجزیه نکنید بلکه این قسمتهای بی آب و علف فارسستان را هم به قسمتهای آب و علف دار ترکستان خودتان ملحق کنید و بگذارید مثل سه هزار سال گذشته این مملکت تمامیت ارضی خودش را داشته باشد و ما فارسهای اشغالگردر همان بیابانهای بی آب و علف در خدمت و جزو ابواب جمعی شما ترکها و مستعمره ترکستان شما باشیم اما از این لطیفه گذشته به طور فشرده چند نکته را خدمت شما عرض می کنم.
یک: اول از همه نگران نباشید بگذارید شر آخوندها کنده شود خود ترکها و آذریها قبل از فارسها و لرها و کردها و بلوچها و...جواب این حضرات را خواهند داد اگر باور ندارید تاریخ ایران را بخوانید نمونه هائی که آذربایجان دز بلند مدافع تمامیت ارضی ایران بوده فراوانست و نام ستار و باقر همانقدر که در آذربایجان میدرخشد در تمام ایران رخشان است.و یادتان نرود وقتی چهارتا شیخ شکم گنده ساحل نشین خلیج فارس را خلیج عربی خواندند تظاهرات تبریز عظیم ترین تظاهرات در دفاع از نام تاریخی و حقیقی خلیج فارس بود یعنی همت ترکها از فارسها در دفاع از انطرف ایران بیشتر بود
دوم اینکه: تاریخ ایران از دو سال و دهسال و صد سال قبل شروع نشده. ملیتهای حقیقی ایرانی که مجموعا شخصیت حقوقی بین مللی ایرانیان را در صخنه جهان نمایندگی می کنند بیش از دو هزار و پانصد سال است که در کنار هم زیسته اند و مطمئن باشید از جمله ناتوانیهای افرادی که ایران را به ترکستان و فارسستان و امثالهم تقسیم می کنند بیسوادی آنها هم هست
سوم اینکه منجمله از بیسوادیهای وحشتناک آنها این است که نمی دانند پس از سقوط ساسانیان بجز سلسله های آل زیار و آل بویه، صفاریان، زندیه و پهلوی و شاید یکی دو سلسله کوچک دیگر که شمالی و سیستانی و لر و شمالی بودند تمام حکمرانان جبار و خوریزی که هم تسمه از گرده فارس و هم ترک و هم لر و بلوچ و غیره کشیدند نه فارس و اهل فارسستان بلکه صد در صد ترک نژاد بودند، از سامانیان شروع کنیم و برویم به غزنویان و سلجوقیان و خوارزمشاهیان و مغولان و تیموریان و صفویان و آق قویونلو و قره قوینلو و مظفریان و چندین و چند سلسله دیگر و تا قاجارها که بر ایران و اکثرا با سرکوب و جباریت و خشونت حکم راندند ترک بودند و بر خلاف نظر اقایان و خانمهای بیسواد و تجزیه طلب این فارسها یا کردها یا لرها و توده های ترک و آذری نبودند که ستم کردند بلکه قبایل جنگاور و خشن ترک اکثرا صحرا نشین و ایلیاتی بودند که حدود ده دوازده قرن از تاریخ ایران را به خون و ستم اغشتند و حالا احتمالا نوادگان همانها با نقاب مظلومیت بر چهره نقش طلبکار را گرفته اند .در ضمن اگر دعوا بر سر نزاد و زبان است الان هم بجز حضرت ولی فقیه که ترک نژاد است اگر سر شماری کنید تعداد نمایندگان و ملاهای ترکی که پدر همه را در آورده اند از فارسها بیشتر است توجه داشته باشید که خلخالی جلاد و اردبیلی قاضی القضات و موسوی تبریزی و دهها جلاد دیگر که خون صدها فرزند رشید فارس و ترک را بر زمین ریختند فارس نبودند پس بهتر است از نظاد بگذریم و به چیز مهم تری بپردازیم. حرف من این است بروید و تاریخ ایران را بشناسید و مقداری خجالت بکشید و حرف اخر اینکه مشکل ایران مشکل ترک و فارس نیست مشکل ترک و فارس و تمام اقوام ایرانی مشکل دیکتاتوری است و نبودن دموکراسی و در حال حاضر وجود حکومت آخوندی ،اگر درد وطن دارید برای حل این مشکل آستین بالا بزنید و گرنه در حالیکه در اروپا دارند مرزهایشان را بر می دارند و متحد میشوند در ایران سودای قطعه قطعه کردن این سرزمین را در اندیشه های تاریک نپرورید . مطمئن باشید درد دیکتاتوری است و ترک و فارس و کرد و لر و ترکمن و... این سر زمین قرنهاست که ایرانی اند و ایرانی خواهند ماند.برویم و با دفاع از آزادی ایرانیت مظلوم را که سقف تاریخی همه ماست یاری برسانیم

هیچ نظری موجود نیست: