دموکراسی حرف نیست یک فرهنگ است باید آنرا شناخت پذیرفت وبه آن عمل کرد. آنان که با کلماتی درشت و پر طنین از دموکراسی سخن میگویند ولی در جزئی ترین کارها دمادم دموکراسی را زیر پا میگذارند دروغ میگویند

۱۳۹۲ آذر ۲۵, دوشنبه

از رشحات قلم این آقایان

گاهی اوقات افرادی در قسمت کامنتها چیزهائی علیه من  یا دیگران میگذارند یا لینک میدهند که نشر داده میشوند.
شمار زیادی از کاربران به این کار اعتراض دارند. اعتراضشان حق است. 
از این پس در قسمت کامنتها این نوع چیزها نشر داده نمیشود  اما از اینان چه انتظاری دارید. همینند دیگر و باید و بنا بر ماهیت و منش خود حق دارند چنین بنویسند . تنها بد شانسی شان این است که ما در قرن دوم هجری به سر نمی بریم و همه چیز در معرض شناخت درست و در زیر روشنائی است. 
در هر حال و از این پس ، لازم نیست در قسمت کامنتها بخشهائی از مقالات که در نقد! من نوشته شده  گذاشته شود!بطور خاص هر از چند گاه من مقالاتی که در «مضار من» یعنی اسماعیل وفا یغمائی نوشته میشود توسط خود من  لینک داده میشود تا خوانندگانی که علاقه داشته باشند این مطالب را بخوانند، و مضار و خطرات بنده را درک کنند. 
امیدوارم این کارموجب رضایت نویسندگان را فراهم آورده و موجب شود مقالاتشان بیشتر خوانده شود وانها هم  بیشتر بنویسند اما اطمینان داشته باشند  که هم وضعیت و ماهیت من و هم وضعیت و ماهیت حضرات در زیر روشنائی قرار دارد وبضرب قلم ماهیت کسی را ، نه خودشان را و نه راهبرشان را و نه مرا نمیتوان تغییر داد و نه وارونه کرد. همه چیز در روشنائی قرار دارد و همه چیز در روشنائی بیشتر قرار خواهد گرفت خیالتان راحت راحت باشد اگر خمینی توانست با میلیونها مستقبل در هنگام ورود و صدها هزار تن مشایع در هنگام مرگ از داوری تاریخ و شناخت و شعور مردمان رهائی یابد بقیه نیز میتوانند.
در این شک نکنید و هرچه میتوانید بنویسید.بکوبید با پتکها تا مشخص شود حقیقت چیست و عیارها چه اندازه است. نوشته های شما برخلاف نگرانی برخی دوستان و اشارات شماری دشمنان نه باعث ناراحتی که باعث شادی و شناخت بیشتر من است و این نوشته ها خود بهترین نمونه برای شناخت اندیشه قلمزنانی است که از پیروان رهبرفلک رفعت بی مثال و بی همالند و از دست پروردگان مکتب ادب و فرهنگ و منش او . شناخت شما افزون وداوری با خودتان.من یک شاعر و یک پناهنده سیاسی ام و بس و مرا باکی از داوری نیست اما شما ؟... و همین جا از خوانندگانی که از این کار ناراحت خواهند شد همزمان با عذر خواهی اجازه میطلبم. عجالتا یازده مقاله از نوترینها خدمت شما!
  اسماعیل وفا یغمائی


1  شاعر مزبله نشين درباري؟.   سیاوش جعفری

 2 وقتی همدست جلاد، روانشناس می شو   علیرضا یعقوبی(۱)

وقتی همدست جلاد، روانشناس می شود.علیرضا یعقوبی (۲)

4وقتی همدست جلاد، روانشناس می شود .علیرضا یعقوبی (قسمت آخر)

5 - جغد بام جنایت. سینا دشتی- ادامه

6-بعدالتحریرهای شاعرمفلوک ومحصوردیروز ورها وآزاد امروز -اسماعیل هاشم زاده ثابت  ادامه  
7-عرض نکردم به کجا خواهد رسید؟! -اسماعیل هاشم زاده ثابت  ادامه
8-رکورد سرعت سقوط از وادادگی تا توبه وخیانت - اسماعیل هاشم زاده ثابت ادامه 
9-مرگ بر مقاومت، زنده باد تسليم! - جمال بامداد . ادامه

10-آنها که در روسپی خانه مسجد میسازند ! - عارف شیرازی ادامه  
11بازنشخوار كنندگان فضولات ولایت .محمد اقبال   
12- اي گربة قرمدنگ! آخر حياي تو كو؟ - عليرضا خالوكاكايي (طارق)

۲ نظر:

ناشناس گفت...

عجیبه! این تشکیلات با این عرض و طول و این همه سر و صدا و بکش و وابکش و سایت و تلویزیون و نشریه و گماشته و امثالهم زورش به یک شاعر تبعیدی نمیرسه. یعنی حرفی برای گفتن در مقابل این شاعر نداره. شما مزدور وزارت اطلاعات را از نوشتهای مجاهدین علیه منتقدین آنها حذف کنید ببینید ته اش چی میمونه؟ یعنی در یک کلام فضاحت بالا آوردن و البته بدتر از این هم خواهد شد. تازه اول کاره.
صمد

ناشناس گفت...

میخواستم نکته ای در مورد این آقای به اصطلاح نویسنده یعنی آقای علیرضا تبریزی عرض کنم که گزارش از ترشحات عالیجناب زرد پوش را نوشته. قیافه و تیپ این آقا به همه چیز میاید بجز نویسندگی. معلوم نیست که ردنویسان جان جانان یعنی همان رهبری چرا این شکلی شدن صد رحمت به شعبون بی مخ، هیچ لات چاله میدونی اینجوری نیست. اگه نفر درست و حسابی ندارین بیان بهتون بدیم.
کاظم