این یاداشت شامل یک مقاله،یک سند و چند لینک است
دوستان گرامی!
دوستان گرامی!
کشتار ششم مجاهدین اسیر در لیبرتی به اراده آخوندهای خونریز و مرتجع و زمینه مناسبی که از سال 2003 تا حالا ادامه دارد، یعنی علاقه به نگهداری پایگاههای اشرف و لیبرتی،و مسلح کردن ساکنان و ادامه استراتژی سابق مورد نظر رهبر عقیدتی و...موجی از خشم و نفرت و اعتراض را برانگیخته که تا حالا سابقه نداشت. این نشان میدهد که دیگر صبر و تحمل کشتار پس از کشتار و اطلاعیه دادن و انعکاس مطبوعاتی گرفتن و در جلسات شام و نهار از فداکاری مجاهدین صحبت کردن و آه و ناله کردن تمام شده است.
آخوندها کشته اند و میکشند . مگر از خمینی و خامنه ای مرتجع و جلادانتظار دیگری دارید. این بخش در روشنی قرار دارد، امابخشی که این بار دارد در روشنی قرار میگیرد این است که چرا تلاش نمیشود بعد از دوازده سال که رهبران در مخفیگاه و محل امن اند اینها منتقل شوند. چرا دو دوزه بازی؟ چرا براستی آنچه را که در سر دارید بیان نمیکنید؟ چرا مانع میشوید!میگوئید نه! سند پایان این یاداشت را بخوانید روشن میشود که ماجرا چیست.
من و دوستان همدرد من طی این مدت اگر چیزی نوشتیم و مینویسیم در همین باره بود. ما کشتار یک عده انسانهای بیگناه را بر نمی تابیم.ما بر قربانی شدن و تلف شدن دو هزار و چند صد انسان برای حفظ یک استراتژی مرده و بیفایده صحه نمی گذاریم .حرف ما به روشنی این است:
یک:
اگر میخواهید منتقل کنید این را نشان دهید. شعارهاتان نافی انتقال است. مسلح کردن لیبرتی. برسمیت شناختن. حفظ امنیت و امثالهم میگوید رهبران نمی خواهند لیبرتی منتقل شود.و هر کس را هم که دم از انتقال میزند مزدور و خائن میدانند.
دوم:
اگر رهبران نظرشان این است باید عاشورای دیگری درست شود و همه میمانند تا کشته شوند بروشنی این را بگوئید. بعد از آن طبعا ما این چنین که تاکنون نوشته ایم نخواهیم نوشت و خیال همه راحت خواهد شد که یک عده به اذن رهبران میخواهند بمیرند و انتخابشان است. تمام حرف همین است. اما چون بواقع نمیخواهند بروشنی بیایند و میخواهند این بازی خونین و جنون آسا همچنان ادامه یابد تا دری به تخته بخورد و رویاهای محال رهبر در اختفاجامه واقعیت بپوشد بجای جواب کاتیوشا خانه مبارکه تند و تیز تر از کاتیوشاهای آخوندهاپشت هم مقاله تولید میکند و همگان را به توپ خیانت و مزدوری وادادگی میبندد. لینک شماری از مقالات را در پائین میبینید.
به حضرات عرض میکنم
اولا
از مجموع این مقالات تعداد کمترشان معلوم است کیستند . اقایان حسین فرشید. محمد اقبال. پرویز خزائی.حسن حبیبی.. مرتضی نامور.محمود پهلوان.حسین یعقوبی و خانم لیلا جدیدی. بقیه نام مستعارند.
محتوای تمام مقالات در یک کلام این است
1-کار کار رژیم است
2-تمام منتقدان و معترضان مزدور رژیمند
3-وهیچ گردی بر کلاه و شال و قبای رهبران عقیدتی نیست
ما با بخش اول موافقیم
به بخش دوم وریش اقایان و گیس خانمها میخندیم
و در باره بخش سوم میگوئیم اشتباه میکنید و خودتان خیلی خوب میدانید که واقعیت چیست. رهبران و مسئولان از سال 2003 بخاطر حفظ یک استراتژی به گل نشسته تا حالا در انتقال کوتاهی و انتقال سر باز زده اند و این را نمی خواهند به روشنی اعلام کنند.
آقایان و خانمها
مطمئن باشید چه ما باشیم یا نباشیم و اگر که شما ده هزار مقاله بنویسید و هرچه دشنام است بر ما ببارید و هرچه تهمت است برما بکوبید اما از پس این کشتار اگر کشتار هفتم صورت بگیرد تمام ننگ و لعنت تاریخ و ایرانیان نثار شما خواهد شد و آن ننگ ولعنت برخلاف ترهاتی که شما نثار ما کرده اید حقیقی خواهد بود و براستی بیشرافتی ها و مزدوریها و جیره خواریها و امثالهم را در روشنائی قرار خواهد داد. این را مطمئن باشید
من در این نوشته به شما بیشرافت نمی گویم.قبلا در این باره بابدون ابهام سروده ام. انگیزه ها برای من روشن است.میدانم که آقای پهلوان و آقای نامور از هواداران مجاهدین هستند و انسانهائی با محبت که فکر میکنند باید بهر حال از مجاهدین دفاع کرد زیرا تنها آلترناتیوند. میدانم که آقایان خزائی و حبیبی به دلیل نزدیک بودن شماری از خصائص و اخلاقیات برجسته! انسانیشان به آقای رجوی، که برای همه مسئولان مجاهدین روشن است طبعا باید از رهبر عقیدتی خود دفاع کنند. میدانم که آقای فرشید انسان رقیق القلب و انسان دوستی است که حتی ظلم وستم به حیوانات را بر نمی تابد و به نظر من اگر دنیای ما اینقدر آشفته بازار سیاست نبود او ترجیح میداد به رسیدگی از حیوانات بی سرپرست بخصوص الاغهای زحمتکش در ولایتشان کرمانشاه بپردازد. در گذشته که ما با هم دوستانی صمیمی بودیم با تعریف چند خاطره موجب تاثر شدید من شد انچنانکه اشک من سرازیر گردید!
من در این نوشته به شما بیشرافت نمیگویم اما مطمئن باشید اگر کشتارهای بعدی صورت بگیرد و شما در حال حاضر انسانهای باشرفی باشید در آن هنگام خود به خویشتن بیشرافت خواهید گفت در این تردید نکنید.
بازهم تکرار میکنم بجای دشنام و تهمت و مونتاژ عکس ما و کوبیدن مهر جمهوری اسلامی بر عکسها بیندیشید. با اینکارها بیشتر آبروی خودتان را میبرید و نشان میدهید کسانی که به دریوزگی آزادی ملت ایران به درگاه دیکتاتورهای منطقه و شیوخ مرتجع و اویزان شدن به شال و قبای ماموران بازنشسته خوشنام سازمانهای حقوق بشری!! و نه نظامی و جاسوسی شتافته اند چه فرهنگ آلوده ای را یدک میکشند. با اسامی مستعار و افراد دور و برتان بمیدان نیائید. مردانه و روشن از زبان رهبران اعلام کنید ما این هستیم و خواستمان این است . مطمئن باشید این به نفع شماست، و جزاین بیشتر شما را به منجلاب خواهد کشید. به امید نجات تمام ساکنان لیبرتی و به امید اینکه تمام جنایات آخوندهای پلید در داوری ملت ایران و نمایندگانش به نمایش گذاشته شود و پادافراه عادلانه بیابد. با تشکر از اقای جهانگیر که سند زیر را در اختیار گذاشتند.
اسماعیل وفا یغمائی
سند ارسالی آقای جهانگیر
جهانگیر
بعد از کشتار
اخیر د رکمپ لیبرتی، اعضای شورا به فرموده، دست به قلم شده ، و در یک کنسرت
هماهنگ؛ سمفونی ما مسئول نیستم را، به رهبری ، رهبر مفقود جانباز، بازخوانی کرده
اند.
تم اصلی این
سمفونی هم است که، ما تمام سعی و کوشش خود را جهت انتقال، افراد به جاهای دیکر
کرده ایم، ولی این مقامات کشورهای امریکا و اروپا هستند که به مسئولیت های خود در
این زمینه عمل نمی کنند.
به قول گوهر
تابناک آسمان هنر و ادبیات ایران :
ای یاوه؛ یاوه،
یاوه؛ خلایق !مستید و منگ؟!!
کمیساریای عالی
پناهنده گان، در گزارش سال 2013 خود سازمان مجاهدین را متهم می کند که مانع از این
می شود افراد بطور آزاد تصمیم گرفته، و حتی آن عده که مورد پذیرش قرار گرفته اند
را نیز مورد آزار قرار می دهد؛ به نحوی که حقوق اولیه این افراد زیر پا گذاشته می
شود.
منبع اصلی این
خبر را که به زبان انگلیسی است را می توانید در این آدرس پیدا کیند:
دوستان شورایی
که إحساس می کنند که به شرف اشان توهین شده، بعد از خواندن این متن اگر اندکی شرف برایشان باقی مانده ، تنها کار
استعفا ست. این کمترین کاری است که می توانید بکنید.
فراموش نکنید کشتار اخیرما را به فصل جدیدی وارد
کرد که ، مسئولیت فردی رهبری مجاهدین در این کشتار کتمان ناپذیر است.
در ضمن متن
ترجمه شده این گزارش به فرانسه به شرح زیر است:
Rapport sur les droits de l'homme en
Irak
Janvier- juin 2013
Rapports sur la situation des droits
de l'homme en Iraq sont publiés par la Mission d'assistance des Nations Unies
pour l'Iraq (MANUI), en coopération avec le Bureau des Nations Unies du Haut Commissariat
aux droits de l'homme (HCDH), conformément à leurs mandats respectifs.
Les rapports toile une série de questions relatives aux droits de l'homme, y compris les effets des conflits armés et de la violence contre les civils, la détention et l'état de droit, les droits des femmes, droits des enfants et des jeunes, des personnes déplacées et des réfugiés, les droits des minorités et les droits politiques, y compris la liberté de réunion et la liberté d'expression.
Les informations figurant dans les rapports sont recueillies auprès de contrôle direct par la MANUI, ainsi que d'une variété d'autres sources, y compris le gouvernement, les agences des Nations Unies, la société civile, les individus et les médias.
Les rapports toile une série de questions relatives aux droits de l'homme, y compris les effets des conflits armés et de la violence contre les civils, la détention et l'état de droit, les droits des femmes, droits des enfants et des jeunes, des personnes déplacées et des réfugiés, les droits des minorités et les droits politiques, y compris la liberté de réunion et la liberté d'expression.
Les informations figurant dans les rapports sont recueillies auprès de contrôle direct par la MANUI, ainsi que d'une variété d'autres sources, y compris le gouvernement, les agences des Nations Unies, la société civile, les individus et les médias.
11
. Autres questions des droits humains
11.1 Camp nouvel Irak ( camp d'Achraf ) / Camp Hurriya ( camp Liberty )
Conformément au protocole d' accord signé avec le gouvernement de l'Irak en Décembre
2011 , la Mission a continué à effectuer des visites de suivi quotidien au camp Hurriya , où plus de 3000 membres de l'Organisation des Moudjahidine du peuple d'Iran / Moudjahidin -e-Khalq ( OMPI / MEK ) – un organisation officiellement répertoriés par un certain nombre d'Etats comme une organisation terroriste - sont actuellement basé .
11.1 Camp nouvel Irak ( camp d'Achraf ) / Camp Hurriya ( camp Liberty )
Conformément au protocole d' accord signé avec le gouvernement de l'Irak en Décembre
2011 , la Mission a continué à effectuer des visites de suivi quotidien au camp Hurriya , où plus de 3000 membres de l'Organisation des Moudjahidine du peuple d'Iran / Moudjahidin -e-Khalq ( OMPI / MEK ) – un organisation officiellement répertoriés par un certain nombre d'Etats comme une organisation terroriste - sont actuellement basé .
Le 9 Février et le 15 Juin Camp Hurriya a été soumis à des tirs de roquettes. Dans la première attaque, huit résidents ont été tués et, selon le personnel de la clinique de gouvernement situé dans le camp, un autre 71 ont été blessés.
Apres la
deuxième attaque, deux résidents ont perdu la vie. Le représentant de nation
unis a publiquement condamné les attaques et a appelé le gouvernement de
l'Irak à prendre des mesures appropriées pour assurer la protection et la
sécurité des résidents.
Au
lendemain de l'attaque Février le leadership des résidents exigé, entre autres,
pour revenir àCamp d'Achraf, et de leur fournir avec de grands murs de ciments
en forme de T, pour tous les blocs et les équipements d'hébergement.
(Totalisant quelque 17 000 grands murs de ciments en forme de T ) , équipements de protection individuelle (EPI ) pour chaque résident , et 380 bunkers , en plus de la 120 déjà présents dans le camp.
(Totalisant quelque 17 000 grands murs de ciments en forme de T ) , équipements de protection individuelle (EPI ) pour chaque résident , et 380 bunkers , en plus de la 120 déjà présents dans le camp.
À la
fin de la période considérée, le Gouvernement iraquien avait fourni 296 bunkers
et 591 petits murs en T , mais avait refusé par les dirigeants des résidents
Camp demander à un retour à la Cité d'Achraf , pour les équipements de
protection individuelle et de grands murs de T .
Le HCR a continué de travailler à l'identification des personnes ayant besoin de protection internationale et des solutions durables pour les résidents du camp Hurriya (Liberty).
Au 30 Juin
2013, 1 604 personnes avaient été identifiés comme nécessitant une protection
internationale.
Cependant, les efforts du HCR
pour trouver des solutions durables pour les résidents ont été entravés par
l'absence de coopération des résidents, comme le boycott entretiens avec HCR.
En Mars, le
Gouvernement albanais a offert d'accueillir jusqu'à 210 personnes pour la
réinstallation.
Cependant, l'OMPI / MEK (l'Organisation des Moudjahidine du peuple d'Iran / Moudjahidin -e-Khalq) a refusé les noms acceptés par le Gouvernement de l’Albanie, et a insisté pour qu’il devrait décider qui doit y être réinstallés. En conséquence de la fin de Juin, le HCR a facilité la réinstallation des 71 résidents seulement.
Cependant, l'OMPI / MEK (l'Organisation des Moudjahidine du peuple d'Iran / Moudjahidin -e-Khalq) a refusé les noms acceptés par le Gouvernement de l’Albanie, et a insisté pour qu’il devrait décider qui doit y être réinstallés. En conséquence de la fin de Juin, le HCR a facilité la réinstallation des 71 résidents seulement.
De
même, en Avril le gouvernement de l'Allemagne a décidé d'accepter jusqu'à 100
habitants pour la réinstallation. Au moment de l’écriture, des préparatifs
étaient en cours pour déplacer le premier groupe un certain temps en Juillet.
La MANUI a des inquiétudes, concernant les violations des droits de l'homme commises par la direction OMPI / MEK (l'Organisation des Moudjahidine du peuple d'Iran / Moudjahidin -e-Khalq) dans le Camp Hurriya (Liberty) contre les résidents. Ces revendications ont été faites pour les observateurs des Nations Unies au cours de entrevues avec des résidents qui avaient réussi à quitter le Camp Hurriya (Liberty), ainsi que dans un certain nombre de privé discussions avec les résidents qui habitent toujours dans le camp - malgré les tentatives de la direction pour empêcher une telle
discussions.
L'OMPI / MEK (l'Organisation des Moudjahidine du peuple d'Iran / Moudjahidin -e-Khalq), qui a une structure hiérarchique et autoritaire ,
impose un certain nombre de des restrictions sévères sur les droits des
résidents , y compris le droit à la liberté de circulation à l'intérieur du
camp et le droit de quitter l'organisation , le droit de libre association ,
ainsi que les restrictions sur les contacts avec membres de la famille ( y
compris ceux qui résident dans le camp Hurriya -Liberty) , sur l'accès aux communications de base , et sur l'accès aux soins et
traitements médicaux.
لینک شماری از مقالاتی که علیه منتقدان و معترضان در رابطه با کشتار ششم در لیبرتی نوشته شده است
خطاب به"بی شرفهایی" که دست در خون مجاهدین دارندحسین فرشید
لیبرتی نور افشانی میکند سیاوش جعفری
زگيل هاي بي خاصيتجواد پوینده !
البطّاط عراقي ، البطّاط ايرانالبطاط ایرانی ي
* مومن های مسجد ندیده و قافله ی حقوق بشری حمید رضا بهرامی
*حقيقتي كه نميتوان پوشاند«سعيد جمالي يك پاسدارولايت»حسین زندگی
*خود فروختگان به وزارت و پس خوری انجمن نجاست محمد اقبال
*واكاواي گفتار وكيلي كه ” هرگز مفت حرف نزده است. محمود پهلوان
* جام زهر اتمی و خونبهای آن عارف شیرازی
*:درد دلی با سعید جان... ميرزا ريز بين
*حمله موشكي به ليبرتي وعمله هاي برون مرزی... حسن حبیبیي
رزمگاه " لیبرتی" کانون مبارزه چرا؟...هادی محسنی
کارزار جهانی آقای رئیس دانا در حمله موشکی به لیبرتی ...حسن افتخاری
”جنايتكاران“ و ”خيانتكاران ...علیرضا مولانا“
برزیگران فروتن آزادی ، رژیم ومماشات، کفتارها وکرکس ها... مرتضی نامور
تضمین ازادی و دموکراسی در ایران فردا.... امیر کارگر
-مجاهدان بخون غلطیده و زاغان پلشت... حسین یعقوبی
-عقابان سر افراز میهن و کرکسان در انتظار . پرویز خزائی
- جنایت علیه لیبرتی و میرزا بنویسهای دهان گشاد ... لیلا جدیدی
۱ نظر:
مجيد : آنچنان شب را روز و روز را شب ميكني كه خودت هم باور ميكني .
راستي بي انصاف و بقول خودت « بي شرف» چند تا هوادار يا برانگيخته از اين مقالات پر از دشنام شما مقاله اي نوشتند جار و جنجال راه انداختي كه اين همه مقاله مينويسند لطفا ميشود يك جو انصاف هم ميداشتي گويي كه فقط شما يك انتقاد كرديد و اينها ريختن روي شما .
ميخواهي بشماري همان مقالاتي كه بي انصافانه در بدترين شرايط روي مجاهدين ريختيد .
مصاحبه خودت - محمد رضا روحاني - ايرج مصداقي در جاهاي مختلف - عاطفه اقبال - مقالات خودت و عاطفه اقبال و ايرج مصداقي - م ت اخلاقي - منيژه حبشي - ريحاني - خودت - مصداقي - سعيد جمالي بي شرف مثل خودت برو انصافا بشمار و ببين چندتا را اين هواداران جواب دادند كه اينقدر به نظر شما زياد آمد توصيه ميكنم بري مقاله ميثم ناهيد را كه از رزم گاه ليبرتي نوشته را بخواني و اگر غيرتي در تو مانده باشه حرف آن رزمندگان را هم بشنويي تف بر اين همه بي شرافتي هم ميكشي حافظ را هم تعزيه ميداري
هم دشنام و بي غيرت و بي شرف و هر چه كه از دهان و قلم كثيفتان در ميايد مينويسيد و ميگيد بدون كوچكترين انصاف بعد آي داد و آي بيداد كه اينها به منتقدين فحش دادند و غيره شرم برشما باد
ارسال یک نظر