دموکراسی حرف نیست یک فرهنگ است باید آنرا شناخت پذیرفت وبه آن عمل کرد. آنان که با کلماتی درشت و پر طنین از دموکراسی سخن میگویند ولی در جزئی ترین کارها دمادم دموکراسی را زیر پا میگذارند دروغ میگویند

۱۳۹۷ دی ۱۷, دوشنبه

کنتس خون الیزابت باتوری .تحقیق و تدوین اسماعیل وفا یغمائی


کنتس خون الیزابت باتوری
حفظ زیبائی، حفظ پول ، حفظ موقعیت و قدرت،خود خواهی، مطلق گرائی،توهم نسبت به خود میتواند  بیماری کشتار و خونریزی و جنایت را شروع وتوجیه کند. این بارها در تاریخ در نقاط مختلف دنیا رخ داده است نمونه برجسته ان کنتس الیزابت باتوری است که نمونه عالی عفریته خونخوار زیبا رخ، وضحاک مادینه زمانه نه در افسانه ها بلکه در عالم واقعیت و در میان زنان است
تابلوئی از الیزابت باتوری که در دوران خود او نقاشی شده است

  خانواده و تولد
الیزابت باتوری" درهفتم اوت 1560 میلادی در میان خانواده ی شاهنشاهی باتوری در مجارستان متولد شد. نام پدرش جورج ششم و پدر بزرگش آندروبود  و مادرش آنا(1539-1570) از شاهزادگان لهستانی،برادرانش شاهزادگان گابریل و استفان و نام خواهراو شاهزاده سوفیا بود. .
خانواده باتوری یک خانواده قدیمی و نجیب زاده مجارستانی بود که از قرن سیزدهم شناخته شده و معروف بودند.در میان این خانواده شماری مقامات مهم مذهبی، شاه و شاهزادگان و عناصر کشوری و لشکری مهم در طول سه سده وجود داشتند.
ریشه خاندان باتوری در سال 900 میلادی به افسانه ها ختم میشود. گفته شده جنگجوئی از خانواده باتوری بنام ویتوس با اژدهائی که دشمن مردم بود جنگید و او را شکست داد وسه دندان او را کند و مردم مجارستان لقب باتوری یعنی قهرمان خوب را به او دادند.و کاخی نیز برای او ساختند علامت سه دندان و اژدهائی که دم خود را گاز گرفته نشان خاندان شاهنشاهی باتوری بود. 
ماخذ( http://en.wikipedia.org/wiki/B%C3%A1thory_family)


الیزابت زندگی را با آسایش و ناز و نعمت و با آموزش کافی گذرانید. او چهار زبان را بخوبی صحبت میکرد، وبه زیبائی و دلارائی شهره زمانه شد.  تابلوهائی که از او باقی مانده همین را نشان میدهد. الیزابت در یازده سالگی به فرانک ناداسی از اشراف نامدار و بسیار ثروتمنددر آمد امادر سیزده سالگی  قبل از مراسم ازدواج با همسرش، توسط یکی از مستخدمان کاخ بنام لازلو که هجده ساله بود باردار شد. 
همسر او پس از با خبر شدن بیضه های لازلو را با کارد برید و سپس او را طعمه سگان درنده  کرد.
در 1674 الیزابت کودکی بنام  اناستازیا به دنیا آورد که پدرش لازلو بود. سرنوشت آناستازیا نامعلوم است . سال بعد در مراسم مفصلی که 4500 تن در ان شرکت داشتند با همسرش زندگی را شروع کرد و کاخ محل اقامت او هدیه عروسی او بود.هفده روستای مجاور و مردمانش نیز در تصرف الیزابت بود.او در طی سالهای بعد پنج فرزند بنامهای پل. آندرو. آنا.اورسولاو کاترین به دنیا آورد. 
کاخ الیزابت باتوری در مجارستان

  مرگ همسر و دورانی دیگر
در سال 1578 همسرش ناداسدیف فرمانده ارتش مجارستان در جنگ با عثمانی شد و در جنگ کشته شد. الیزابت سرپرستی املاک کاخها و مستغلات همسر را بر عهده گرفت. اسناد نشان میدهد در این دوران او کارهای مفیدی برای دهقانان و زنان چه در مورد کمکهای مالی  و یا پزشکی و امورات خیریه انجام داده است.

تا سالهای 1600 زندگی الیزابت در ابهام قرار دارد و او در قلعه خود در میان اتاقهای بسیار و خادمان مخصوص خود میزیست..تا چهل سالگی هیچ چیز بدی در باره او ثبت نشده است.اما در آستانه چهل سالگی او از یک شاهزاده زیبا تبدیل به سمبلی از خون آشامان تاریخ شد.
نوشته اند دریکی از روزهائی که خدمتگار مخصوص مشغول شانه کردن موها و آرایش الیزابت بود  شاهزاده در آینه متوجه یک چین  کوچک در چهره خود شد و چنان خشمگین شد که شانه سنگی را از دست خدمتگار گرفت و به گردن او کوبید  چنانکه خون جاری شد و شاهزاده که حالت جنون پیدا کرده بود بی خویش دهان به گلوی دختر خدمتکار نهاد و خون اورا آنقدر مکید تا دختر مرد.

گردن بند الیزابت باتور یبا علامت سه دندان اژدها
طی چند روز بعد اینکار تکرار شد وسرانجام الیزابت باتوری که احساس میکرد با نوشیدن خون جوانی خود را باز می یابد از موقعیت و قدرت خود استفاده نموده توسط سربازان کاخش به شکار دختران روستائی، نوشیدن خون آنها و سرانجام حمام گرفتن با خون آنها پرداخت.
  کم کم ماجرا بالا گرفت و دهقانان که از گم شدن پیاپی دختران جوان خود بجان آمده بودند شورش کردند.
 پس ازشورش مردم،  انبوه شکایات روانه محاکم وکلیسا شد تا اینکه شاه ماتیاس دستور بررسی داد و شاهدان به دادگاه احضار شدند. بیش از سیصد شاهد شهادت دادند. دژبانان و پرسنل قلعه نیز مورد بازپرسی قرار گرفتند.
  دادگاه بسیار خشن و بیرحمانه عمل میکرد.با توجه به تمام شهادتها معلوم شد او ، قربانیان اولیه خود را از دختران نوجوان از دهقانان محلی ، بسیاری از آنها برای عرضه کالا به قلعه می آمدند  انتخاب میکرده است .او قربانیان خود را از میان دختران زیبای دهقانان انتخاب میکرده و با شکنجه آنها و ضرب و شتم شدید به طور مداوم، که شامل ، سوزاندن و یا قطع عضو ، قطع دست ، گاز گرفتن گوشت  صورت ، بازوها و سایر قسمت های بدن ، انجماد و یا گرسنه نگهداشتن و سرانجام کشتن و استفاده از خون انها  کار آنها را تمام میکرده است.کشتگان پنهانی در گورستان و مکانهای بی نام و نشان دفن میشده اند. الیزابت در این جنایات تعدادی همکار داشته که برای انتخاب و ربودن دختران به او کمک میکرده .اند.  
 
نمائی دیگر از قلعه باتوری

تعداد زنانی که توسط الیزابت باتوری کشته شده اند تا ششصد و پنجاه تن نوشته شده. این تعداد میان سالهای 1585 تا 1600 کشته شده اند.سی و دو نامه از اعترافات الیزابت باتوری در مرکز اسناد مجارستان در بودا پست وجود دارد.
 جلاد یا قربانی.
عده ای نوشته اند الیزابت باتوری قربانی درگیریهای پروتستانها و کاتولیکها و همچنین بدهیهای شاه ماتیاس به فامیل باتوری شده است.
ماتیاس در وین زاده‌شد. پدرش ماکسیمیلیان دوم و مادرش ماریای اسپانیایی بود. در زمان امپراتوری برادرش رودلف دوم در ۱۵۹۳ فرمانروایی بر اتریش بدو سپرده‌شد. در ۱۶۰۵ او برادر امپراتورش را ناچار ساخت تا با شورشیان پروتستان مجارستان پیمان آشتی ببندد. در همین سال و با بهره از بیماری رودلف او را به سرکردگی دودمان هابسبورگ و امپراتور آینده پذیرفتند. در ۱۶۰۸ او رودلف را ناچار ساخت تا کنترل مجارستان، اتریش و موراوی را به وی بسپارد. به زودی بر بوهم نیز دست یازید.
پس از رسیدن به امپراتوری او کشوید تا میان کلیسای کاتولیک و پروتستان‌ها تفاهمی پدید آورد.شاه ماتیاس  با تمام این اوصاف بدهیهای کلانی به خانواده ماتوری داشته که سرانجام برای رهائی از شر این بدهیها این ماجرا را علم کرده است!.
شاه ماتیاس  پس از محاکمه دستور قتل الیزابت باتوری را داد، اما قتل شاهزاده ای که خانواده اش بر ترانسیلوانیا حکومت میکرد و همسرش فرمانده شهید ارتش مجارستان بود موجب اغتشاش میشد بنابر این الیزابت باتوری به حبس خانگی محکوم شد و محاکمه اش را بطور نامحدود به تعویق انداختند.


محاکمه همدستان
پس از ان محاکمه های وحشتناک همدستان او شروع شد.محاکمات کلیسائی و به شیوه و تکنیک مجازاتهای دوران انکیزیسیون بود. روزهای متمادی محاکمات به طول انجامیدو تکه های استخوان و اجساد پوسیده و تکه پاره شده همراه با اسناد و مدارک کاخ باتوری به دادگاه آورده شد و عده ای اعتراف کردند جلساتی داشته اند که به ابلیس سجده میکرده اند.
 شاه ماتیاس دوم مپراتور مقدس روم، پادشاه بوهم، مجارستان و کرواسی
چهارهمکاراصلی باتوری،یانوش،ایلوناجو،دوروتوا، و کاتارینا در دادگاه اعترافات وحشتناکی کردند.محاکمه همدستان در دوم ژانویه 1611 شروع شد. بیست قاضی و قاضی سلطنتی محاکمه را پیش بردند. هر کس از شهادت خود داری میکرد چشمهایش را از حدقه بیرون می آوردند و سینه هایش را میبریدند و سپس میسوزاندش. متهمان به هشتاد فقره قتل اعتراف کردند. نوشته اند الیزابت باتوری نامهای قربانیان خود را در لیستی  ثبت میکرده است ولیست کشتگان دستخط او با ششصد و پنجاه نام به دست قاضیان افتاده است.
سه نفر از متهمان به مرگ محکوم شدند قبل از مرگ انگشتانشان را بریدند با موچین و قیچی و انبر داغ گوشت بدنشان را کندند واستخوانهایشان را شکستند وسپس سوزانده شدند افراد کمتر گناهکار را با محبت ! و مهربانی خاص!سر بریدند. چوبه دار سرخی در کنار در قلعه بر پا کردند تا مردم بدانند عدالت شاه ماتیاس اجرا شده است.در این کشتارهای وحشتناک که گامی فراتر از جنایات باتوری بود کلیسا و سلطنت و مردم محل هر سه در کنار هم بودند
ماخذ. http://en.wikipedia.org/wiki/Elizabeth_B%C3%A1thory#Early_years
 

سرنوشت الیزابت باتوری
الیزابت باتوری هرگز محاکمه نشد. خانواده اش او را در قلعه کاشتیس زندانی کرده و یک مجموعه چند اتاقه در اختیارش بود و بر روی در شکافی برای ورود هوا وغذا. چند سال گذشت. او تنهای تنها بود.آرام و زیبا و خاموش. در 24 اوت 1614 الیزابت باتوری را مرده یافتند. چهره اش در هنگام مرگ جوان و شاداب بود. معلوم بود اوچند روز غذا نخورده  چون در کنارش ظروف غذا دست نخورده بود.به اختمال زیاد در بیست و یک اوت مرده بود.  در ابتدا او را در صومعه کاسجت بخاک سپردند. کشاورزان اعتراض کردند که چرا ماده پلنگ درنده را در صومعه دفن کرده اند. پس جسد را بیرون اورده به خانه محل تولدش دراسسد بردند و در دخمه خانوادگی دفن نمودند.امروز محل دفن او بر اثر تقسیمات کشوری در اسلواکی قرار دارد. 
صحنه ای از بازجوئی و شکنجه متهمان در قرون وسطی

 .از او ماجرای شگفت او وششصد قربانی اش باقی ماند و کاخش که سالانه هزاران تن از آن بازدید میکنند.هنوز سایه ابهام شاه ماتیاس بر روی داستان او سنگینی میکندو در قرن نوزده و بیست کتابها و سپس فیلمهای متعددی در باره او نوشته و ساخته شده است.گفته میشود نویسنده کتاب دراکولا قهرمان خود را با استفاده از شخصیت باتوری خلق کرده است.پس ازچهار قرن و نیم ،در موزیک ، روانشناسی اسباب بازیهای کودکان قصه های ترسناک وکند و کاو در مقولات روانشناسی و سادیسم، الیزابت باتوری همچنان زندگی میکند. اگر ماجرا راست باشد و باتوری قربانی توطئه شاه ماتیاس و کلیسا نباشد میتوان باور کرد که شیفتگی برای حفظ زیبائی، قدرت، ثروت و موقعیت میتواند آدمی را تبدیل به باتوری کند و شخصیت باتوری از نو در کالبدی دیگر حیات از سر گیرد .
اسماعیل وفا یغمائی 12 نوامبر 2013

 
تندیس باقیمانده از سر و شانه های الیزابت باتوری
 

۱ نظر:

ناشناس گفت...

سلام خیلی خوب بود مرسی هرجارو گشتمبه این خوبی توضیح نداده بود واقعا ممنون