دموکراسی حرف نیست یک فرهنگ است باید آنرا شناخت پذیرفت وبه آن عمل کرد. آنان که با کلماتی درشت و پر طنین از دموکراسی سخن میگویند ولی در جزئی ترین کارها دمادم دموکراسی را زیر پا میگذارند دروغ میگویند

۱۳۸۷ آبان ۱۶, پنجشنبه

اسماعیل وفا. یاداشتک سی و دوم. انتخاب اباما

یاداشتکها
ی
اداشتک سی و دوم
انتخاب اباما و دو کلام هم از مادر عروس
اسماعیل وفا یغمائی

عرض کنم خدمت دوستان که :بحمدالله تعالی انتخاب اباما یعنی انتخاب بلال حبشی و برتری آن بر سید قرشی جناب مک کین، حواس همه را از اسمال تیغی و رژیم ملاها متوجه این انتخاب تاریخی کرد و عجالتا کسی به ایران و اینکه ملاها دارند چه بلائی سر ملت می آورند فکر نمی کند و بنابراین آخوندها می توانند فعلا بقیه گورستانهای بهائیان را خراب کنند وکلیمیها و زرتشتی ها را بگیرند و سنی ها را آزار دهند و اهل حق را شلاق بزنند و زندانیان سیاسی را آویزان کنند و دست و پا ببرند وکارهای امام جماعت تویسرکان را انجام دهند و خلاصه چهار نعل بتازند وبه این می گویند امدادهای غیبی که در این سی ساله فراوان شاهدش بوده ایم و لازم است شاکر بوده و بقول بهروز دهقانی یا صمد دائما شکر شکر بگوئیم
در رابطه با ابامای سیا سوخته نازنین تا حالا چندین و چند هزار مقاله در باره این انتخاب نوشته شده و نظرات مختلف داده شده است و حتی خیلی ها در این دوران ظلمت زده نوشته اند که مثل اینکه با اباما اوضاع دنیا بهتر خواهد شد و لازم نیست ابتدائا خر دجال (که نوشته اند طولش هفت فرسنگ و عرضش سه فرسنگ است وبر خلاف نظر کریمخان زند در کتاب رستم التواریخ اگر بیضه هایش در میان دره های مابین تهران و اصفهان گیر کند این کوهها هستند که از جا کنده می شوند و نه بیضه های خر دجال، و از صدای ضرطه اش کوهها به لرزه در می آیند توفان می وزد وریش و پشم وعمامه و عبای ملاها را می برد و درختان ریشه کن شده و به پرواز در می ایند وخانه ها وشهرها و کوهها خراب می شوند واز هر ده نفر نه نفر دچار ریزش ریش و سبیل و مو و کچلی می شوند واز صدای عر عرش زنان با کره و غیر باکره سقط جنین نموده و مردان دچار بواسیر تکمه ای و فتق اعظم و تورم بیضه راست و چشم چپ می شوند و آخوندها خودشان را خراب می کنند و از ادرارش سیلابهای وحشتناک و رودها و دریاهائی ایجاد می شود که می شود بر روی آن کشتی و در عمقش زیر دریائی راند و در سواحلش ماهی قزل آلا و مرغابی صید کرد) ظاهر شود و سپس امام غایب شیعیان مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه ظهور کند و شمشیر مبارک را کشیده و چهار قاره جهان را مملو از عدل وداد و جنازه و جسد آدمهای ناباب و کافر و مرتد و بیدین و بی پدر و مادر کند و تا رکاب اسبش را خون بگیرد ، و
، و ای ی ی ی! یاد آن روزگار بخیر که جوان بودیم و رخوتهای پیری نرسیده بود و در زندان سیاسی زنده یاد محمد رضاشاه!! اگرکسی به آدم میگفت خرده بوژوا! اگر طرف را خفه نمی کردیم و دک و دنده اش را نمی شکستیم می خواستیم دق کنیم و تا صبح بر تخت فلزی سلول خوابمان نمیبرد و دنبال خصائص خرده بورژوائی خود بودیم تا از ریشه نابودش کنیم و هر چه بیشتر به کارگران و دهقانانی که خرده بورژوا نبودند نزدیک شویم ،و حالا اوضاع از برکت حکومت آخوندی یعنی خرده بورژوازی حرام لقمه سنتی طوری شده و چنان بلاهائی بر سر همه آمده که نه تنها طرفداران کارگران و دهقانان بلکه خود کارگران و کشاورزان هم می گویند :باید دید مثلا در راس گنده بورژوازی چه اتفاقاتی می افتد شاید یک فرجی بشود و دنیا از این وضعیت بیرون بیاید و از دست این خرده بورژوازی حرام لقمه به همت گنده بورژوازی راحت شویم . این حکایت آدم را به یاد حکومت علویان در شمال می اندازد که مردم بیچاره آنها را بر سر کار آوردند ولی نهایتا از بس مالیات بر خلق الله بستند و زور گفتند و پدر مردم را در آوردند مردم به امیر اسماعیل سامانی که هم شاه بود و هم سنی نامه نوشتند قربانت برویم بیا و ما را از دست این علویان عدالتخواه نجات بده که از شدت عدالت علوی دارد ریغ و پیغمان در می آید
برگردیم سر مساله اباما !و اماعده ای هم معتقدند خبری نیست و : جهان پیر است و بی بنیاد ، ازین فرهاد کش فریاد واینهم میگذرد و چرخ و پر این کهنه جهان چنانکه گشته، همچنان بکام نامردها می گردد و عده ای دیگر هم نظراتی دیگر دارند. اما در اینکه انتخاب اباما اگر کلک نباشد که قاعدتا نباید باشد و اگر خدای نکرده به تیر غیب راسیستهای شاخدار و ضد سیاه دچار نشود و سرنوشت مرحومان زنده یاد لینکلن و کندی را تجربه نکند یک واقعه تاریخی است! شک نباید کرد، ولی اینکه این واقعه تاریخی می تواند تاریخساز هم بشود! چیزیست که در باره اش باید حسابی تامل کرد، چون تمام تاریخی ها تاریخساز نیستند و برادر مومن مسلمان ما امیر تیمور و چنگیز خان و هیتلر هم تاریخی بودند ولی در باره اینکه تاریخ را آنطور که ما میل داریم ساخته اند و تاریخساز بوده اند یا تاریخسوزجای حرف است و بالاتر از اینها را ماکسیم گورکی فرموده که: در هر گورستان و زیر هر سنگ قبر یک تاریخ خوابیده است و من اضافه می کنم ولی زیر هر سنگ قبر یک تاریخساز نخوابیده
انتخاب اباما تاریخی است زیرا در دنیائی که هنوز راسیسم ریشه هائی به کلفتی ریش ملاهای خودمان دارد و هنوز خیلی ها معتقدند سیاهها بو می دهند و به قول مرحوم فانون در پوست سیاه و صورتکهای سپید ، سفیدها اعتقاد دارند که قدرت بدنی و طول و عرض و قطررجولیت ونعوظ دیر شکن سیاهها فقط جالب است! انتخاب یک نیمه سیاه که خودش، خودش را سیاه کامل می شناسد جای تبریک دارد
من فکر می کنم بعد از قرنها و از نظر روانی عقده سیاه بودن در خیلی از سیاهها فاتحه اش خوانده شده چرا که یک سیاه رئیس بزرگترین امپراطوری جهان شده است.این حقیقت را بهتر میتوانیم بفهمییم اگر بدانیم طی پانصد ششصد سال گذشته چه پرونده ننگین و سنگینی در جنایت علیه سیاهان وجود دارد. در این باره اسناد زیادی و جود دارد و فقیر، هم در این باره مقدارکی کنجکاوی کرده و هم به موزه ها ی مربوط به این مقوله سر زده و طبق رهنودهای قرانی فتفکرو نموده ام و بر بار اندوه و بدبینی خود افزوده ام
سیاهها این شاخه از آدمهائی که من بسیار انها را دوست دارم، آدمهائی عموما نیرومندند ودندانهای سپید و قدرتمندی دارند و علیرغم قدرت بدنی اگر اذیتشان نکنیم ، بسیار آرام وبا معرفت وصاف و ساده و خونگرم و مهربانند و از ته دل بسیار بهتر از ما سفیدها می خندند و به طبیعت همانطور که امه سزر گفته است نزدیکترند و طبیعی ترند و بعضی شاخه هاشان بسیار زیبا هستند ، و لبهای بسیار جالب و درشتی دارند (به طوریکه گاهی فکر می کنم0 چون متاسفانه تجربه اش را نداشته ام) که اگر آدم عیال یا همنفس سیاه داشته باشد خطر اینکه شبها در تاریکی او را گم کند و دنبالش بگردد زیادست ولی یک بوسه از لبانش را می شود با قیچی تقسیم کرد و ده تا بوسه درست و حسابی از آن در آورد که وزن و مزه و حجم و حال هر کدام از انها ، تا از حسادت دق کنند سفیدها!،سه برابر بوسه سفیدها خواهد بود!)قبل از ورود سفیدها به قاره شان زندگی خوبی داشتند و چرخ و پر تکامل یا حرکت تاریخی در قاره آنها هم داشت می چرخید و جلو میرفت ولی سفیدها رسیدند و اول قاره را از زنان و مردان جوان و کار آ خالی کردند و میلیونها نفر را دزدیدند و شکار کردند و مثل حیوان بردند و فروختند و قاره آفریقا در ضربه ای کمر شکن در گام اول از نیروی جوان و کار امدش محروم ماند وبا پیرمردها و پیرزنها و بچه ها تنها و ضعیف ماند کمرش شکست. اگرکتاب سه جلدی آفریقای قبل از اروپا را بخوانیم و بدانیم که در قرن چهارده و پانزده جمعیت دنیا خیلی کم بوده می فهمیم که تخلیه حتی صد هزار نفر جوان یعنی چه. در دور دوم استعمار مستقیم شیره قاره را کشید و بعد هم که بازارهای سرمایه تتمه را و کوهها و دشتها و درختها و حیوانات راترتیب داده و می دهند و اینطور شد که قاره سیاه و انسان سیاه به این روزگار افتاد و هنوز هم که هنوز است در اافریقا فقر و عقب ماندگی بیداد می کند وسیاهان در اروپا و امریکا عموما مظلوم ترین آدمها و ستمدیده ترینها هستند و هنوزدخترکان سیاهپوست در نیمه شب در حاشیه خیابانها و در توالتهای عمومی به تنفروشی مشغولند انهم در ناف بلاد متمدن، و اینها نوه و نبیره های همانهائی هستند که بخشهائی از اروپا و امریکا را ساختند و بر آوردند وبیشترش را خودتان بروید و بخوانید و بدانید
اینطور است که انتخاب اباما تاریخی است و بر مسند نشستن سیاه و حکمراندن بر سفید و سیاه زیباست. اما ما در عصر نوح نبی و سلیمان رسول و محمد و مسیح زندگی نمی کنیم که دنیا انقدر ساده و خلوت بود که می شد با قلب پاک و تمایلات شخصی و انسانی و مقداری شتر و شمشیر و دو سه تا فرشته آنرا اداره کرد. مطمئن باشیم الان اگر یکی از آن پیامبران را هم به کاخ سفید ببریم به سرعت برق توسط کندولیزا هدایت شده و توسط دستگاه غول آسای دیوانسالاری مثل حضرت یونس که توسط ماهی معروف بلعیده شد، بلعیده شده و ممکن است خدای ناکرده فردایش یک کارهائی بکند که ما آدمهای ساده دل خوشمان نیاید و در پیامبریشان شک کنیم و لاجرم بگیرند و بعنوان مرتد و ملحد ترتیبمان را بدهند و یک عده الاغ هم پیدا شوند وبگویند طرف مشکوک است و با رژیم آخوندها سر و سری دارد
انتخاب اباما نه تنها امریکائیان بلکه جهانی را شاد کردو در خیلی از کشورها بساط شادی بر پا شد و خیلی از شاخساران خشک امید جوانه زد مخصوصا شاخساران خشک امید انسانهای ساده و زحمتکشی که در جهانی ظلمت زده درخشش ستاره وشهابی را دیدند. اما سرنوشت شهاب چه خواهد شد. نمی خواهیم و نباید بد بین باشیم اما آیا دستگاه غول آسائی که جهانی را در زیر پنجه های خود دارد و ازبعداز جنگ جهانی دوم که تاخت و تاز خودش را شروع نمود و نام نیکی را که از دوران جرج واشنگنتن و لینکلن تا دوران آزاد سازی فرانسه یدک می کشید به خون و جسد و طلا آلود در چهار سوی جهان آلود، ایا این دستگاه یا این دستگاه عظیم دیوانسالاری هم با اباما تغییر می کند،آیا سیا و پنتاگون و چهره های ناپیدائی که صاحبان اقیانوسهای طلا و قدرت هستند تغیر می کنند. آیا خدای جهان تصمیم گرفته است بالخره خودش یک کاری بکند و از اینکه بندگانش کاری بکنند نا امید شده و روح خود را در کالبد ابن دمیده است تا روح القدسی تازه خود را نشان دهد. روز چهارم اوت امسال یک خانم استرالیائی اعلام کرده بود که سفینه عظیمی خواهد امد و همه ان را خواهند دید و موجودات اسمانی به کمک زمین خواهند امد . صدها هزار نفر روز چهارم اوت چشم بر اسمان دوختند که من هم تعدادی از انها را می شناختم ولی سفینه نیامد و باعث خشم و نومیدی خیلی ها شد و ان بانوی استرالیائی مورد طعن و لعن بسیار قرار گرفت ولی اندکی پس از ان معجزه اباما رخ داد.آیادر پی این معجزه ! معجزه دیگری رخ خواهد داد. آیا این معجزه فقط به دلیل ادراک ضعفها و پاشنه اشیل مهلک کاپیتالیسم توسط خود کاپیتالیسم!! از موقعیت بسیار خطیر جهانی که، در زیر وزن و جثه بی تعادل خود اگر چه نه امروز ولی شاید فردا تلو تلو خواهد خورد و ممکن است به چنان وضعیتی دچار شود که فقط در فیلمهای تخیلی شاهد آنیم،رخ خواهد داد و بقول رئیس جمهور پرکار و هوشیار فرانسه کاپیتالیسم مورالیزه و اخلاقی میشود. اگر از حصار دود آلود تفکر معمول تزریق شده خارج شویم خواهیم دیدجهان کنونی با تمام عظمت و سرگیجه آوری درخشان و حیرت آور و اما آلوده اش بسیار شکننده و ضربه پذیر است و همین عظمت و پیچیدگی در کنار بی تعادلی اش نقطه ضعف اوست که احتمالا صاحبان قدرت بیش از من و شما به آن اشراف دارند و می دانند که این خطر بارها از خطر جنایتکاری چون بن لادن بیشتر است زیرا زائیده و فرزند خود سیستم و ناشی از تناقضات آن است . یاد اکتاویو پازادیب بزرگ مکزیکی بخیر که در آخرین روزهای زندگی اش یاد اوری کرد سقوط کمونیزم ضربه ای هولناک به کاپیتالیسم خواهد زد و تضادهای ان را بیشتر خواهد کرد و خطر بیماری جهانی محیط زیست بیشتراز خطر اتمی است.آیا می توان فکر کرد که اباما دستاورد این ادراک است ؟یا نه! این نیز خیال باطلی بیش نیست و باید در انتظار بود تا ببینیم آن غول عظیم نامرئی که دستهایش در سراسر جهان در کارند و چشمهایش گرداگرد زمین می چرخند و می بینند و حد اقل هشتاد سال است در ایران ما شاهد کار کردهایش منجمله در سال هزار سیصد و سی و دو و در سال هزار و سیصد و پنجاه و هفت در فرو کشیدن مصدق و بر کشیدن فقیه و سیاه و خونین کردن سرنوشت ملت ایران هستیم از اباما چه خواهد ساخت
یک قلم بیشتر از نیم میلیون جسد تکه پاره و متلاشی و سوخته از زنان و مردان و کودکان عراق، نماینده قبلی این غول نامرئی را بدرقه می کنند و نوشته اند هشتاد در صد مردم جهان با شادی به استقبال اباما آمده اند باید ببینیم چه کسانی او را در دوران قدرت همراهی و سر انجام چه کسانی او را در پایان کاربدرقه خواهند کرد.نه بد بین باشیم و نه خوشخیال و مقداری صبر کنیم
ششم نوامبر المبارک سال دو هزار و هشت هجری میلادی.

هیچ نظری موجود نیست: