tag:blogger.com,1999:blog-9098505194670018248.post8841646505730292449..comments2023-05-02T07:43:22.216-07:00Comments on دریچه زرد... بخش یاد داشتک ها: بیماران عقیدتی اسماعیل وفا یغمائیesmailhttp://www.blogger.com/profile/05236301772555132914noreply@blogger.comBlogger5125tag:blogger.com,1999:blog-9098505194670018248.post-11048056727397664272015-02-21T03:43:23.785-08:002015-02-21T03:43:23.785-08:00با درود به ايران دوستان و ازاديخواهان راستين،
پروس...با درود به ايران دوستان و ازاديخواهان راستين،<br />پروسه اى كه خمينى بر گردهء مردم سوار شد مطلقاً سرشار از ناآگاهى عمومى بود. خوب مقصر ان ناآگاهى ها هم ديكتاتورى شاه بود كه مانع از شناخت ما شده بود. وقتى اين دو مجموعه را در نظر بگيريم، ديكتاتورى شاه و سوار شدن خمينى بر گردهء مردم، ميبينيم كه هر دوى انها ريشه در يك چيز دارند. نداشتن اطلاعات و نخواستن آگاهى ( به دليل ترس از آگاه شدن!). حال در بهمن ١٣٥٧ اين به واقع ولع فوران كرد كه اى بابا ما هم ميتوانيم آگاه بشويم و در نتيجهء آن، ازاد بشويم. يعنى دو مقولهء "آگاهى" و "آزادى" جاى "اختناق و ناآگاهى" را خيلى سريع گرفتند. در اين فضاى بهار آزادى فصل چيدن و درو كردن نيرو هاى جوان مملكت بود. و ديديم كه چگونه سازمان هاى سياسى به صورت قارچ گونه از اين زمين زندگى افزاى بهار آزادى روييدند. در اين ميان اقبال سازمانى كه در انديشهء محركهء انقلاب بهمن (به ظاهر) مشترك بود بسيار بلند بود. اعتقادات مذهبى به مانند كالايى منحصر بفرد و بى همتا در بين جوانان رخنه ميكرد. وقتى اين كالا را با عنصر آگاهى همراه ميكردند خوب ديگر مرزى نميماند كه اين انديشه نتواند از ان عبور نكند. نكتهء قابل تأكيد اين است كه از آگاهى و آزادى دم زدن تا اينكه در عمل روزمره انرا مثل تنفس رعايت كردن فاصلهء دو دنياى بودن و نبودن است. يعنى ميشود در زير نقابى "نبود" انچه را كه در ظاهر "بود"! jahandidhttps://www.blogger.com/profile/00800235124175161988noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-9098505194670018248.post-89228921586379387082013-11-21T00:01:30.091-08:002013-11-21T00:01:30.091-08:00نکته بینی بسیار ظریفی بود. سپاس! نکته بینی بسیار ظریفی بود. سپاس! Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-9098505194670018248.post-25346671267661700472013-11-20T12:28:59.966-08:002013-11-20T12:28:59.966-08:00اسماعیل عزیز کاملا با شما موافقم. به همین دلیل هم...اسماعیل عزیز کاملا با شما موافقم. به همین دلیل هم است که این دوستان سابق ما در عین حال بیچارگی, خیلی هم خطرناک هستند. اینها اگر به قدرت میرسیدند, خمینی و دار و دسته اش پیش اینها میشدند "ولتر"!<br /><br /> بعضی از دوستان در مورد افرادی که زودتر به شناخت این واقعیات رسیدند, دچار قضاوت اشتباه میشدند (منظورم معدودی که به جبهه دشمن یعنی خمینی رفتند نیست!) و آنها را در بهترین شکل اگر مزدوری نمیدیدند, افشاگری آنها را دعوای شخصی با رجوی میپنداشتند! در حالی که آنها به خاطر خطر بزرگی که (اسماعیل عزیز هم در همین مقاله نوشته) ایران و تاریخ ایران را ٧٠ سال مچل خود میکرد و باز زندان بود و شکنجه و شو های تلویزیونی اعتراف و قس علی هذا , به افشاگری این فرقه خطرناک میپرداختند.<br /> <br />واقعیات این هست که تمامی مختصات این دستگاه را رجوی تحت عنوان انقلاب ایدولوژیک از سال ٦٣ تا همین الان به خوبی ترسیم کرده بود. اما اکثریت رفقا به خاطر اعتماد بیکران به رجوی, از روی ان میپریدند و میگفتند که انشاءالله گربه است! فاکت زیاد هست. از جمله :<br />- رجوی فقط به خدا پاسخگو است <br />- حذف تمامی اصول سازمانی از رهبری جمعی گرفته تا سانترالیسم دمکراتیک <br />- حمایت صریح رجوی از ولایت فقیه در نشست های ٥ روزه اواخر سال ٦٧ <br />- تعطیل کردن مغز و فکر کردن با استفاد کردن از عرفان و فرهنگ شرقی (آزمودم عقل دور اندیش را, بعد از این دیوانه سازم خویش را ! یا: عقل بازاری بدید و تاجری آغاز کرد, عشق دیده زان سوی بازار او بازار ها! ). شما باید با پای ما حرکت کنید (رجوی)!<br />- شعار اعدام کردن بریده از سال ٧٠ به بعد<br />- خود سپاری ایدولوژیک<br />- زن گرایی به غایت ارتجاعی و استثمار گرانه <br />- دایر کردن زندان در اشرف <br />- بند های به غایت ارتجاعی انقلاب ایدولوژیک <br />- نشست امام زمان! کفش امام زمان جلو پاهاش جفت میشه (رجوی)! تمام سلاح های جهان از کار میفتند وقتی میاد (رجوی)!<br />-......<br /><br />فکت و دلیل زیاد هست. بسیاری از ما باید جلوتر از این کاری میکردند. البته که کار دشواری بود ولی اگر میفهمیدیم, پس مسول هم بودیم!<br /><br />با تشکر, فرشیدAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-9098505194670018248.post-22990936468948185772013-11-20T09:15:14.413-08:002013-11-20T09:15:14.413-08:00با سلام
یغمایی عزیز متاسفانه قسمت اعظم مطلب شما حق...با سلام<br />یغمایی عزیز متاسفانه قسمت اعظم مطلب شما حقیقت دارد. البته در مورد همه افراد صدق نمی کند. فرض کنید فردی در لیبرتی است. امکان بیرون آمدن و رفتن به اروپا را ندارد. به او گفته اند اگر بیرون بیایی مجبور می شوی بروی در دامن رژیم. او چه باید بکند؟ ممکن است افرادی باشند که به رغم سالها شستشوی مغزی هنوز در لحظات کمی در روز مغزشان بتواند تناقضها را کنار هم گذاشته و به این جمع بندی برسند که رجوی یک دروغگو و شیاد است. اما چون دورنمای روشنی از بیرون ندارند صبر پیشه می کند. اما آنهایی که در اروپا هستند و در مقالاتشان پر است از توهین و دشنام و لجن پراکنی شاید از اینکه "گذشته های پر فراز و نشیبشان" توسط رجوی رو شود می ترسند. اما این امکان را نیز از نظر دور ندارید که عده ای فرصت طلب نیز همیشه وجود دارند که زالوی قدرتند و مهم نیست که صاحب قدرت کیست. مهم منافع حقیر شخصی شان است. <br />اما در مورد هواداران عادی مجاهدین که به شخصه عده زیادی از آنها را می شناسم و کارشان شنیدن اخبار تنها از رسانه به اصطلاح ملی مقاومت است متاسفانه حرف شما درست است. آنها تفسیرشان از دنیا متفاوت از انسانهای عادی است و تا وقتی در چارچوب فکری آنها می اندیشند امکان درمانشان نیز وجود ندارد. <br />اما در آخر نیز به هیچ وجه نمی توانم باور کنم رجوی (مریم و مسعود)،ابریشم چی و نزدیکان درجه 1 شازده نمی دانند چه خبر است. خیر آنها به خوبی از شرایط دنیا و جداشدگانی که نام بردید آگاهند اما چون قدرت طلبانی حقیر، بی اخلاق و شیطان صفتند، در راه رسیدن به قدرت و حذف موانع پیش رو از هیچ اقدام زذیلانه و خباثتی فروگذار نخواهند کرد. آنها می خواهند صداهای روشنگر را در نطفه خفه کنند اما خوشبختانه به یمن وجود ارتباطات که در گذشته وجود نداشت هر روز این گلوله برف حقیقت بزرگتر و بزرگتر خواهد شد و در انتها چون بهمنی بر سر این شیادان خراب خواهد شد. آنگاه می توان این امید را داشت که این غل و زنجیر از فکر این بیماران باز شود. به امید آنروز. محمدnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-9098505194670018248.post-85555449084867056582013-11-20T07:47:02.814-08:002013-11-20T07:47:02.814-08:00با سلام،
اولا این یعنی چه یا یعنی کی ؟ منظورم این ...با سلام،<br />اولا این یعنی چه یا یعنی کی ؟ منظورم این کلمه است :"دن ژوان"<br /><br />ثانیا این همان بیماری ایدئولوژیک یا دعای معروف الهم حیاتی ومماتی ووووو نیست ؟ وکلا این بیماری قرن 21 و در این عصر آگاهی وحقوق بشر(که پایمال سسیستم دیوس سرمایه داری می شود)نیست ؟ منظور ایدئولوژی ومکتب سیاسی است ونه مکتب بطور عام ومذهب بطور خاص به عنوان راهنمای اخلاق .اگر نگاه کنیم کره شمالی با اینکه دارای اندیشه ای ماتریالیستی است ،ولی از همین بیماری رنج می کشد وبه دبگران هم رنج میدهد.<br />دست مریزاد شاعر ادیب .خداوند همه بیماران مکاتب وبویژه بیماران اسلام را شفا بخشد.<br />آمین یا رب العلمینکورعلیnoreply@blogger.com